- بتواز
- پتواز
معنی بتواز - جستجوی لغت در جدول جو
- بتواز
- لانۀ پرندگان، جای زندگی و نشیمنگاه و محل تخمگذاری پرندگان، آشیانه، کابک، کابوک، آشیان، آشانه، پیواز، پدواز، وکر، وکنت، تکند، پتواز
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارسی تازی شده فرواز فرآویز (قاب عکس واژه های فارس الاصل در لهجه عربی حجاز ایراننامه سال 3 شماره 3)
شب پره خفاش
لانۀ پرندگان، جای زندگی و نشیمنگاه و محل تخمگذاری پرندگان، پدواز، آشیان، کابک، تکند، وکر، وکنت، آشیانه، بتواز، آشانه، پیواز، کابوک
جای نشستن مرغان شکاری در محل مرتفع
چوب بستی که در لانه یا جای دیگر برای نشستن پرندگان درست کنندبرای مثال دریغ و درد که بختم نشد دلیل و کنون / قفس شکسته و روحم نشسته بر پتواز (میرغروری - لغتنامه - پتواز)
پاسخ، جواب، اجابت، قبولبرای مثال به امّید رفتم به درگاه او / امید مرا جمله پتواز کرد (بهرامی - شاعران بی دیوان - ۴۰۵)
جای نشستن مرغان شکاری در محل مرتفع
چوب بستی که در لانه یا جای دیگر برای نشستن پرندگان درست کنند
پاسخ، جواب، اجابت، قبول
خفّاش، جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، خربیواز، شب پره، شب یازه، شبکور، مرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
شب پره، خفاش
((پَ))
فرهنگ فارسی معین
لانه، نشیمنگاه پرندگان، و آن چوب بستی باشد که برای نشستن پرندگان درست می کنند. پدواز، بتواز، پتوازه، جواب، پاسخ