جدول جو
جدول جو

معنی بتقریب - جستجوی لغت در جدول جو

بتقریب
تقریباً
تصویری از بتقریب
تصویر بتقریب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تقریب
تصویر تقریب
نزدیک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریب
تصویر تقریب
نزدیک کردن، نزدیک گردانیدن، نزدیک بودن
نوعی دویدن اسب، یورتمه، نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، خبب، چهارنعل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقریب
تصویر تقریب
((تَ))
نزدیک کردن، چهار نعل تاختن اسب، قربانی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقریب
تصویر تقریب
Approximation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
приближение
دیکشنری فارسی به روسی
การประมาณ
دیکشنری فارسی به تایلندی
আনুমানিকতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تقریبی
تصویر تقریبی
کمابیش، کم و بیش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
کمابیش، کم و بیش، نزدیک به
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بتدریج
تصویر بتدریج
کم کم، یواش یواش، پایه پایه، پی در پی، تدریجاً
فرهنگ لغت هوشیار
فریب دهنده بت، معشوق صاحب جمال، روز بیست و چهارم است از ماههای ملکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی تقریب
تصویر بی تقریب
بی انگیزه بی شوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی ریب
تصویر بی ریب
بی شبهه و شک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبی
تصویر تقریبی
احتمالی، نزدیک به حقیقت و تخمینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریبا
تصویر تقریبا
حدس، تخمین، نزدیک، کمابیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنقریب
تصویر عنقریب
بهمین زودی، بهمین نزدیکی، بزودی
فرهنگ لغت هوشیار