- بامس
- پابند وگرفتار
معنی بامس - جستجوی لغت در جدول جو
- بامس
- پامس، پابند، گرفتار، بیچاره، درمانده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
درخشان درخشنده، لقب شهر بلخ
تو سری با کف دست زدن
کسی که لبخند زند
یونانی توت سه گل
سختی رسیده، فقیری که در خور ترحم است، محتاج شونده
بی نوا سختی رسیده ناتوان
گرفتار، بیچاره
کم کننده حق کسی، ظالم
افسرده، جامد
پنجم پنجم
تاریک، مظلم، شب تار
آفتابی، توسن اسپ، تندخوی مرد
پابند، گرفتار، بیچاره، درمانده، برای مثال خدایگانا پامس به شهر بیگانه / فزون از این نتوانم نشست دستوری (دقیقی - لغت فرس - پامس)
تبسم کننده، لبخند زننده،، آنکه لبخند می زند
بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، ترنج، اترج، بادرنج، بادرنگ، بادارنگ، واترنگ، وارنگ، باتو
بلمه، ریش بلند و انبوه، ویژگی مردی که ریش بلند و انبوه داشته باشد
دور، ناپدید، ناپدید کننده، مرده دل
برماسنده بپساونده لمس کننده بپساونده
جعبه
پنجم، پنجمین
خامس آل عبا: لقب حسین بن علی، امام سوم شیعیان
خامس آل عبا: لقب حسین بن علی، امام سوم شیعیان
طرف بیرونی سقف خانه، پشت بام، سقف، و بمعنی صبح زود
عذاب، قوت ودلیری فرانسوی نر آوا بم بیم، سختی، دلیری بمترین صدای مرد مقابل سیرانو. قوت دلیری شجاعت، خشم غضب، عذاب سختی شدت، بیم خوف
دیروز، روزی از روزهای گذشته
طرف بیرونی سقف بنا، پشت بام
نزدیک طلوع آفتاب، بامداد، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، صبح، غادیه، بامدادان، بامگاه، صباح، غدو، صدیع، علی الصباح، غدات، باکر، صبح بام، صبحدم، صبحگاه
بم، برای مثال به سوز نالۀ زارم ز عشاق / نوای زیروبامی برنیاید (خواجو - ۲۶۱)
نزدیک طلوع آفتاب، بامداد، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، صبح، غادیه، بامدادان، بامگاه، صباح، غدو، صدیع، علی الصباح، غدات، باکر، صبح بام، صبحدم، صبحگاه
بم،
شجاعت، دلیری، قوت، خشم، خوف، عذاب، شدت، سختی
ویژگی صدای بم مرد، خوانندۀ مرد که صدای بم دارد، قسمتی از قطعۀ موسیقی که این خواننده اجرا می کند، مجموعه ای از خوانندگان گروه کر که صدای بم مردانه دارند