جدول جو
جدول جو

معنی بامه

بامه((مِ))
ریش بلند و انبوه، مردی که ریش بلند و انبوه داشته باشد، بلمه
تصویری از بامه
تصویر بامه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بامه

بامه

بامه
بلمه، ریش بلند و انبوه، ویژگی مردی که ریش بلند و انبوه داشته باشد
بامه
فرهنگ فارسی عمید

بامه

بامه
ریش دراز وبزرگ و انبوه باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). ریش انبوه. (فرهنگ جهانگیری) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا

برمه

برمه
شکوفه روفاندار (درخت مسواک) دیگ دیگ سنگی افزاری است درودگر انرا که بوسیله آن چوب و تخته را سوراخ کنند مثقب
فرهنگ لغت هوشیار

بامیه

بامیه
گیاهی از تیره پنیرکیان که یک ساله است و ساقه اش ببلندی یک متر میرسد. برگهایش مانند خطمی متناوب و پهن و پنجه یی و سبز تیره گلهایش منفرد و زرد رنگ است و قسمت مرکزی گلبرگها بسرخی میگراید
فرهنگ لغت هوشیار