شیخ بالی خلیفه الصوفیه، وی یکی از شراح فصوص الحکم محیی الدین عربی است، او بسال 960 هجری قمری درگذشته است، او راست: رساله ای در قضا و قدر، و شرح حدیث: ’کنت کنزاً مخفیا’، (از کشف الظنون) بالی ابن علقمه پدر شمویل از انبیاء بنی اسرائیل بود و نسبت او این است: شمویل بن بالی بن عقمه بن یرخام بن الیهوبن تهوبن صوف، (از طبری از مجمل التواریخ و القصص ص 143 و 207) محمد سعید بالی دمشقی، او راست: ’تنویرالبصائر بسیره الشیخ طاهر’ این کتاب در سیرت شیخ طاهر جزایری است و در سال 1339 ه، ق، در دمشق بچاپ رسیده است، (از معجم المطبوعات)
شیخ بالی خلیفه الصوفیه، وی یکی از شراح فصوص الحکم محیی الدین عربی است، او بسال 960 هجری قمری درگذشته است، او راست: رساله ای در قضا و قدر، و شرح حدیث: ’کنت کنزاً مخفیا’، (از کشف الظنون) بالی ابن علقمه پدر شمویل از انبیاء بنی اسرائیل بود و نسبت او این است: شمویل بن بالی بن عقمه بن یرخام بن الیهوبن تهوبن صوف، (از طبری از مجمل التواریخ و القصص ص 143 و 207) محمد سعید بالی دمشقی، او راست: ’تنویرالبصائر بسیره الشیخ طاهر’ این کتاب در سیرت شیخ طاهر جزایری است و در سال 1339 هَ، ق، در دمشق بچاپ رسیده است، (از معجم المطبوعات)
خوش طبع بالی از طایفۀ تکلوو ظاهراً معاصر شاه عباس بوده است، خوش طبع و سپاهی منش و مصاحب است، این رباعی را به خودش نسبت میداد: می آمد، چهره از عرق تر کرده چوگان به کف و اسب طرب برکرده واندر خم زلفهای گردآلودش دلهای شکسته خاک برسر کرده، در استراباد در رکاب بدرخان به دست تراکمه کشته شد و جسدش هم به دست نیامد، (از تذکرۀ مجمع الخواص ص 124)، دعای نیک و آفرین کردن، دعای خوب گفتن، پس این کلمه از اضداد است، کار نیک کردن، (از آنندراج)، راهنمایی کردن، براه سپردن، هدایت کردن: پیوسته خیرخواهی دشمن طریق ماست بیراهه ای براه سپردن طریق ماست، ؟
خوش طبع بالی از طایفۀ تکلوو ظاهراً معاصر شاه عباس بوده است، خوش طبع و سپاهی منش و مصاحب است، این رباعی را به خودش نسبت میداد: می آمد، چهره از عرق تر کرده چوگان به کف و اسب طرب برکرده واندر خم زلفهای گردآلودش دلهای شکسته خاک برسر کرده، در استراباد در رکاب بدرخان به دست تراکمه کشته شد و جسدش هم به دست نیامد، (از تذکرۀ مجمع الخواص ص 124)، دعای نیک و آفرین کردن، دعای خوب گفتن، پس این کلمه از اضداد است، کار نیک کردن، (از آنندراج)، راهنمایی کردن، براه سپردن، هدایت کردن: پیوسته خیرخواهی دشمن طریق ماست بیراهه ای براه سپردن طریق ماست، ؟
نام جزیره ای در مشرق جاوه که بوسیلۀ ترعۀ بالی از جزیره لومبوک جدا می شود و از مهمترین و پرفعالیت ترین جزایر شبه جزیره سند محسوب می شود، جمعیت آن از یک ملیون و پانصد هزارتن افزون است، معادن مس و آهن فراوان دارد، محصول عمده آن برنج و پنبه و قهوه است، مهمترین مرتفعات آن 3414 گز است، و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1218 شود
نام جزیره ای در مشرق جاوه که بوسیلۀ ترعۀ بالی از جزیره لومبوک جدا می شود و از مهمترین و پرفعالیت ترین جزایر شبه جزیره سند محسوب می شود، جمعیت آن از یک ملیون و پانصد هزارتن افزون است، معادن مس و آهن فراوان دارد، محصول عمده آن برنج و پنبه و قهوه است، مهمترین مرتفعات آن 3414 گز است، و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1218 شود
نام گیاهی افسانه ای در اساطیر یونان که با آن مرده را زنده میکردند و استفادۀ از این گیاه را از ماری که جفت خود را زنده کرده بودآموختند، و رجوع به فرهنگ اساطیر یونان ص 594 شود
نام گیاهی افسانه ای در اساطیر یونان که با آن مرده را زنده میکردند و استفادۀ از این گیاه را از ماری که جفت خود را زنده کرده بودآموختند، و رجوع به فرهنگ اساطیر یونان ص 594 شود
بالغ، ظاهراً در ترکی مغولی بمعنی آبادی و شهر است، مرحوم اقبال در تاریخ مغول گوید: پس از آنکه مغول بامیان را زیرو رو کردند آنرا از آن تاریخ ببعد ’ماوبالیغ’ یعنی آبادی بد نامیدند، (تاریخ مغول ص 58)، و خان بالیغ (شهرخان) نام پکن است، و رجوع به بالغ و خان بالغ شود
بالغ، ظاهراً در ترکی مغولی بمعنی آبادی و شهر است، مرحوم اقبال در تاریخ مغول گوید: پس از آنکه مغول بامیان را زیرو رو کردند آنرا از آن تاریخ ببعد ’ماوبالیغ’ یعنی آبادی بد نامیدند، (تاریخ مغول ص 58)، و خان بالیغ (شهرخان) نام پکن است، و رجوع به بالغ و خان بالغ شود
پالیک، کفش، پاپوش چرمی، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج)، پای افزار چرمین، (فرهنگ اسدی) : از خروبالیک آنجای رسیدم که همی موزۀ چینی می خواهم و اسب تازی، رودکی، و رجوع به پالیک شود
پالیک، کفش، پاپوش چرمی، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج)، پای افزار چرمین، (فرهنگ اسدی) : از خروبالیک آنجای رسیدم که همی موزۀ چینی می خواهم و اسب تازی، رودکی، و رجوع به پالیک شود
ناحیه ای در سنجاق قره سی از ولایت خداوندگار (عثمانی) که قریب 850 پارچه ده در بردارد، محصول عمده آن حبوبات و پنبه و میوه و خشخاش است، دام داری نیز رواج دارد، آب معدنی گوگردی معروفی در آنجا هست، (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1220)، آنچه بدان بر بام شوند، زینه، پایه، نردبان، آنچه طول (ارتفاع) بام را بدان نوردند، (آنندراج) (انجمن آرای ناصری)، و رجوع به نوردیدن شود
ناحیه ای در سنجاق قره سی از ولایت خداوندگار (عثمانی) که قریب 850 پارچه ده در بردارد، محصول عمده آن حبوبات و پنبه و میوه و خشخاش است، دام داری نیز رواج دارد، آب معدنی گوگردی معروفی در آنجا هست، (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1220)، آنچه بدان بر بام شوند، زینه، پایه، نردبان، آنچه طول (ارتفاع) بام را بدان نوردند، (آنندراج) (انجمن آرای ناصری)، و رجوع به نوردیدن شود
نام قصبۀ کوچکی مرکز ناحیۀ ملحق به قضای بالیکسری در سنجاق قره سی از ولایت خداوندگار (عثمانی) که در 45 هزارگزی شمال غربی بالیکسری واقع است، (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1220)
نام قصبۀ کوچکی مرکز ناحیۀ ملحق به قضای بالیکسری در سنجاق قره سی از ولایت خداوندگار (عثمانی) که در 45 هزارگزی شمال غربی بالیکسری واقع است، (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1220)
راهنما و چراغ ساحل و هر علامتی که خطر دریا و رودخانه را نشان دهد، این علامات معمولاً در شب و در ایام مه آلود بخصوص مورد استفاده است و با چراغ روشن میشود یا با رنگهای تند قرمز مشخص میگردد
راهنما و چراغ ساحل و هر علامتی که خطر دریا و رودخانه را نشان دهد، این علامات معمولاً در شب و در ایام مه آلود بخصوص مورد استفاده است و با چراغ روشن میشود یا با رنگهای تند قرمز مشخص میگردد
مخفف (ابوالقاسم) است و بیشتر آنرا در مقام کوچک شمردن و در خطاب به آشنا و خویشاوندی که با او تکلف و رو دربایستی نداشته باشند بکار میبرند و گاه آنرا بهر کس اطلاق کنند و مراد شخصی نیست که نام او ابوالقاسم باشد: یکی نیست از این مرتیکه بپرسد: ابلی خرت بچند است ک (ص. هدایت. زنده بگورص 44)
مخفف (ابوالقاسم) است و بیشتر آنرا در مقام کوچک شمردن و در خطاب به آشنا و خویشاوندی که با او تکلف و رو دربایستی نداشته باشند بکار میبرند و گاه آنرا بهر کس اطلاق کنند و مراد شخصی نیست که نام او ابوالقاسم باشد: یکی نیست از این مرتیکه بپرسد: ابلی خرت بچند است ک (ص. هدایت. زنده بگورص 44)