جدول جو
جدول جو

معنی باله - جستجوی لغت در جدول جو

باله
بال کوچک
تصویری از باله
تصویر باله
فرهنگ لغت هوشیار
باله
((لِ))
اندام بال مانندی است در ماهیان و برخی جانوران دریازی که جهت شنا و حفظ تعادل به کار می رود، نمایش توأم با موسیقی و رقص
فرهنگ فارسی معین
باله
بال، بال کوچک،
در علم زیست شناسی اندام ها یا پره های بدن ماهی که به کمک آن ها شنا می کند
رقص یک نفری یا دسته جمعی همراه با موسیقی و لباس مخصوص که معنی و مفهوم یا داستان یا سرگذشتی را بدون تکلم و فقط به وسیلۀ ژست ها و حرکات خود ادا می کند
تصویری از باله
تصویر باله
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اباله
تصویر اباله
سرپاگرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالش
تصویر بالش
بلوغ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بازه
تصویر بازه
آنورگور، فاصله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باره
تصویر باره
موضوع، مورد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باجه
تصویر باجه
گیشه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بعله
تصویر بعله
بد پوش زن بله بلی آری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسله
تصویر بسله
دانه ایست مابین ماش و عدس ملک خلر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بساله
تصویر بساله
دلیر یدن دلیر گردیدن یلی مردی، ناخوشداشت بسام: خنده روی خندنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطله
تصویر بطله
زن دلیر وشجاع ودلاور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطاله
تصویر بطاله
معطل وبیکار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلاله
تصویر بلاله
تری نمناکی باز ماندی مهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکله
تصویر بکله
فرانسوی تازی شده سگک سرشت ریخت چونی
فرهنگ لغت هوشیار
ماهی روغن سبزه زار سبزه ناک سبزی یک سبزی یک تره واحد بقل یک دانه تره یک عدد سبزی، خبازی بستانی را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بغله
تصویر بغله
قاطر ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکاله
تصویر بکاله
رنگینک از خوراک ها
فرهنگ لغت هوشیار
منشور پادشاهان، قباله خانه و باغ و مانند آن. پیکانی که مانند بیل سازند، پاروی کشتیبانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالیه
تصویر بالیه
کهنه دیرینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالی
تصویر بالی
کهن، کهنه، پوسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالو
تصویر بالو
آزخ ازخ زگیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالن
تصویر بالن
محفظه کروی شکل تو خالی از پارچه یا چرم، بال
فرهنگ لغت هوشیار
به خدا (صیغه قسم) سوگند بخدا قسم بخدا. شعرم پی ناقدان نافه سکبای مزعفراست بالله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالغ
تصویر بالغ
رسا، کافی، بسنده، رسنده، بحد بلوغ رسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالش
تصویر بالش
بالشت، تکیه که زیر سر نهند، تکیه گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالح
تصویر بالح
زمین مرده چور (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالجه
تصویر بالجه
ترکی بار بر (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی پروشت وشتن (رقص) نرم چون پرواز یکی از هنرهای ترکیبی و آن تجسم و نمایش یک موضوع است بوسیله نوعی رقص علمی و حرکات مشکل همراه با موزیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالا
تصویر بالا
فراز، زبر، فوق، مقابل زیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باقله
تصویر باقله
یونانی کالوسک با سمر غول کوشک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از پرندگان شکاری که جثه اش کوچک است و درازیش حداکثر تا 30 سانتیمتر میرسد. رنگ چشم این پرنده زرد است و تقریبا در تمام کره زمین بخصوص ایران و هندوستان و آسیای مرکزی فراوان است. پشتش خاکستری تیره و شکمش سفید بالکه های حنایی است. این پرنده در هوا مرغان دیگر را شکار و گاهی نیز از تخم مرغها استفاده میکند باشق قرقی واشه بش جغنه جغنک جغنق. یا باشه فلک
فرهنگ لغت هوشیار
واحد طول و آن معادلست با: اندازه سر انگشتان تا آرنج، اندازه گشادگی دو دست چون از هم بگشایند، مقداری از دست ما بین سر انگشت کوچک و انگشت شست وجب شبر، یک بند انگشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخله
تصویر بخله
خرفه بقله الحمقاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باطله
تصویر باطله
بیهوده و ناچیز
فرهنگ لغت هوشیار