جدول جو
جدول جو

معنی بالغ - جستجوی لغت در جدول جو

بالغ
رسا، کافی، بسنده، رسنده، بحد بلوغ رسیده
تصویری از بالغ
تصویر بالغ
فرهنگ لغت هوشیار
بالغ
کسی که به حد بلوغ رسیده، رسنده، رسا، رسیده
تصویری از بالغ
تصویر بالغ
فرهنگ فارسی عمید
بالغ
پیالۀ شراب از جنس شاخ گاو، کرگدن یا استخوان فیل، برای مثال با چنگ سغدیانه و با بالغ و کتاب / آمد به خان چاکر خود خواجه با صواب (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۲)
تصویری از بالغ
تصویر بالغ
فرهنگ فارسی عمید
بالغ
((لِ))
افزون، بیش
تصویری از بالغ
تصویر بالغ
فرهنگ فارسی معین
بالغ
به حد بلوغ رسیده، رسا
تصویری از بالغ
تصویر بالغ
فرهنگ فارسی معین
بالغ
((لَ))
پیمانه ای که از شاخ کرگدن یا گاو یا عاج فیل یا چوب درست کنند، پالغ
تصویری از بالغ
تصویر بالغ
فرهنگ فارسی معین
بالغ
Adult, Mature, Grownup
تصویری از بالغ
تصویر بالغ
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بالغ
взрослый , зрелый
دیکشنری فارسی به روسی
بالغ
erwachsen, reif
دیکشنری فارسی به آلمانی
بالغ
дорослий , зрілий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بالغ
dorosły, dojrzały
دیکشنری فارسی به لهستانی
بالغ
成熟的 , 成人的
دیکشنری فارسی به چینی
بالغ
adulto, maduro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بالغ
adulto, maturo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بالغ
adulto, maduro
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بالغ
adulte, mature
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بالغ
volwassen, volwassene, rijp
دیکشنری فارسی به هلندی
بالغ
ผู้ใหญ่ , ผู้ใหญ่ , สุก
دیکشنری فارسی به تایلندی
بالغ
dewasa, matang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بالغ
بالغٌ , ناضجٌ
دیکشنری فارسی به عربی
بالغ
वयस्क , बड़ा , परिपक्व
دیکشنری فارسی به هندی
بالغ
מבוגר , בוגר , בוגר
دیکشنری فارسی به عبری
بالغ
大人の , 成熟した
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بالغ
성숙한 , 어른
دیکشنری فارسی به کره ای
بالغ
yetişkin, olgun
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بالغ
mzima, mzee
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بالغ
প্রাপ্তবয়স্ক , প্রাপ্তবয়স্ক , পরিপক্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
بالغ
بالغ , بالغ
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بالغا
تصویر بالغا
هر چه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبالغ
تصویر تبالغ
بنهایت رسیدن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبالغ
تصویر مبالغ
وجوه، پولها، زرهای بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبالغ
تصویر مبالغ
((مَ لِ))
جمع مبلغ، مقدارها، وجوه، پول ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبالغ
تصویر مبالغ
مبلغ ها، اندازه ها و مقادیری از پول، حد رسیدن ها، جای رسیدن ها، حد و نهایت چیزها، جمع واژۀ مبلغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بالش
تصویر بالش
بلوغ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابلغ
تصویر ابلغ
بی کم و کاست رساننده تر بلیغ تر رساتر: کنایه ابلغ از تصریح است
فرهنگ لغت هوشیار