جدول جو
جدول جو

معنی بالغ

بالغ((لَ))
پیمانه ای که از شاخ کرگدن یا گاو یا عاج فیل یا چوب درست کنند، پالغ
تصویری از بالغ
تصویر بالغ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بالغ

بالغ

بالغ
پیالۀ شراب از جنس شاخ گاو، کرگدن یا استخوان فیل، برای مِثال با چنگ سغدیانه و با بالغ و کتاب / آمد به خان چاکر خود خواجه با صواب (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۲)
بالغ
فرهنگ فارسی عمید