جدول جو
جدول جو

معنی بالایین - جستجوی لغت در جدول جو

بالایین
منسوب به بالاست، (آنندراج)، برین، زبرین، (یادداشت مؤلف)، عتبه، (منتهی الارب) : به آسانی بر خانه بالایین توانند برد، (از مجمل التواریخ و القصص)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بالانشین
تصویر بالانشین
کسی که در بالای مجلس می نشیند، صدرنشین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بالابان
تصویر بالابان
نوعی ساز بادی آذربایجانی به شکل نی، از جنس چوب، دارای هشت سوراخ در یک طرف و یک سوراخ در طرف دیگر و زبانه ای که به وسیلۀ آن کوک می شود. دامنۀ صوت آن به اندازۀ سورنای است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پالاییدن
تصویر پالاییدن
صاف کردن، صافی کردن، بیختن، مصدر لازم، تراویدن، برای مثال چو نم دار جامه که بدهیش تاب / بیفشاریش زو بپالاید آب (اسدی - ۱۴۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بالاندن
تصویر بالاندن
نمو دادن، رویاندن، تناور ساختن
جنباندن، برای مثال یک قصیده هزارجا خوانده / پیش هر سفله ریش بالانده (سنائی - مجمع الفرس - بالانده)
فرهنگ فارسی عمید
(عَ)
نام محلی در حدود آمل و ساری، رابینو این کلمه را تحت عنوان ’نقاطی که شناخته نشده و جز در مآخذ تاریخی مذکور نگردیده’ آورده است، در ترجمه مازندران و استرآباد رابینو این کلمه بغلط بصورت بالایین ضبط شده. و رجوع به مازندران و استرآباد رابینو متن انگلیسی ص 129 و ترجمه وحید مازندرانی ص 173 شود
لغت نامه دهخدا
منسوب ببالا، رجوع به بالا شود
لغت نامه دهخدا
(تَ زَ دَ)
پالانیدن. (ناظم الاطباء) ، افزودن. رجوع به پالاییدن شود.
- بربالاییدن، تحریک کردن. برانگیختن. (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف بربالانیدن است. رجوع به بالانیدن و رجوع به اشباب شود
لغت نامه دهخدا
جمع طالبی درحالت نصبی و جری (ولی در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالایان
تصویر پالایان
در حال پالودن و پالاییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالاییدن
تصویر پالاییدن
صافی کردن پالودن پالیدن، بیختن، تراویدن ترابیدن، دفع شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالابان
تصویر بالابان
روسی تبیره روسی سه چنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالابان
تصویر بالابان
طبل، نقاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پالاییدن
تصویر پالاییدن
((دَ))
صافی کردن، بیختن، تراویدن
فرهنگ فارسی معین
زبرین، فرازین، فوقانی
متضاد: زیرین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
Highest
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
le plus élevé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
สูงที่สุด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
ya juu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
en yüksek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
가장 높은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
最高の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
הגבוה ביותר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
सर्वोच्च
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
tertinggi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
am höchsten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
hoogste
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
más alto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
il più alto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
mais alto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
最高的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
najwyższy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
найвищий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
наивысший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بالاترین
تصویر بالاترین
সর্বোচ্চ
دیکشنری فارسی به بنگالی