- باغیگری
- سرکشی
معنی باغیگری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نافرمانی، سرکشی، تمرد
شغل و عمل بازیگر
تجدید نظر، مرور
مصادره
چمانیگری
گرفتن چیزی از مال کسی، ضبط کردن مال کسی، مصادره
گرفتن بار برای حمل و نقل، عمل بار بستن و بار گرفتن
ندانمکاری ناآزمودگی تازه کاری بی تجربگی عدم وقوف. یابا ناشیگری. ناشیانه
امداد، یاری، اعانت
شغل و عمل باغدار
Gamesmanship
Retrospective
игра на результат
ретроспективный
Spielkunst
rückblickend
ігрова майстерність
ретроспективний
sztuka gry
retrospektywny
habilidade em jogos
retrospectivo
astuzia nei giochi
retrospettivo
habilidad en los juegos
retrospectivo
stratégie de jeu
rétrospectif
spelbeheersing
retrospectief