جدول جو
جدول جو

معنی باسدق - جستجوی لغت در جدول جو

باسدق
ترکی فراته میده نان خشکار را زمن ببری میده گردانی و تو میده خوری (سنایی)
فرهنگ لغت هوشیار
باسدق
باسلق، نوعی شیرینی که با نشاسته، شکر و مغز گردو به شکل لوله درست کرده و به نخ می کشند، فراته
تصویری از باسدق
تصویر باسدق
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حلوائی که از نشاسته و شکر یا نشاسته و شیره انگور درست کنند و در میان جوز و یا بادام نهند و برشته کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با سدق
تصویر با سدق
باسلق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باسلق
تصویر باسلق
نوعی شیرینی که با نشاسته، شکر و مغز گردو به شکل لوله درست کرده و به نخ می کشند، باسدق، فراته
فرهنگ فارسی عمید
((لُ))
نوعی شیرینی که با نشاسته و شکر و مغز گردو به شکل لوله درست می کنند و به نخ می کشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باسق
تصویر باسق
بلند و دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باسق
تصویر باسق
سربرافراخته، ویژگی درخت بلند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باسق
تصویر باسق
((س ِ))
بلند، دراز
فرهنگ فارسی معین