- باستار
- (مبهمات) فلان بهمان. یا با ستار و بیستار. فلان و بهمان
معنی باستار - جستجوی لغت در جدول جو
- باستار
- اشاره به شخص یا چیز مجهول و غیرمعلوم، فلان
باستار و بیستار: فلان و بهمان
- باستار ((سْ))
- بیستار، (مبهمات) فلان، بهمان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کلمه ایست از مبهمات که شخص یا شی مجهول و غیر معلوم را رساند فلان. یا باستار و بیستار. فلان و بهمان
کهنه، قدیم، دیرینه، کهن، زمان گذشته، ضد نو
دلال سمسار
کهنه، گذشته، دیرین، زمان قدیم
اشاره به یک شخص یا یک چیز مجهول و غیرمعلوم، فلان
قدیم، گذشته
واژه ای مانند فلان، که اشاره به یک چیز یا شخص مجهول و نامعلوم است
داسار، دلال، سمسار
لال، سمسار
جمع ستر، پرده ها جمع ستر سترها پرده ها. یا استار کعبهء. پرده های کعبه. یا هتک استار. پرده دریدن
آماده و مهیا
سترها، پرده ها، جمع واژۀ ستر
واحد اندازه گیری وزن، برابر با چهار یا چهار و نیم مثقال
سست، نااستوار
فلان و بهمان
عتیقه
انعکاس
سنت، موقعیت
بر آوردن نیاز، سر آغازدیدن، دگر رنگی، خواب رفتن پای
چادر پشه بند پرده
راه انداختن، شروع
رایخواهی
از دانه های خوردنی مرجمک هم آوای مردمک دانژه
پیروی: به روش دیگری رفتن، خواربار داشتن
پایدار، ثابت، متقن، پا برجا، راسخ، متین، محکم، امین