جدول جو
جدول جو

معنی بازگسستن - جستجوی لغت در جدول جو

بازگسستن
رها کردن، جدا شدن
تصویری از بازگسستن
تصویر بازگسستن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بارگسستن
تصویر بارگسستن
پایان یافتن بار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازنشستن
تصویر بازنشستن
گوشه گیری کردن، کنار رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز رستن
تصویر باز رستن
نجات یافتن، رها شدن، رهایی یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازرستن
تصویر بازرستن
نجات یافتن، رها شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازجستن
تصویر بازجستن
تفحص نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگسستن
تصویر برگسستن
بریدن، جدا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازجستن
تصویر بازجستن
دوباره جستن، جستجو کردن، وارسی کردن، برای مثال کسی کز او هنر و عیب بازخواهی جست / بهانه ساز و به گفتارش اندر آر نخست (رشیدی - لغتنامه - بازجستن)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازگشتن
تصویر بازگشتن
((گَ تَ))
برگشتن، پشیمان شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازگشتن
تصویر بازگشتن
Back, Backtrack, Rebound
دیکشنری فارسی به انگلیسی
вернуться , отскочить
دیکشنری فارسی به روسی
zurückkehren, zurückverfolgen, abprallen
دیکشنری فارسی به آلمانی
повертатися , повернутися , відскакувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
wracać, wrócić, odbić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
voltar, retroceder, rebotar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
tornare, tornare indietro, rimbalzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
regresar, retroceder, rebotar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
revenir, revenir en arrière, rebondir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
terugkeren, teruggaan, terugkaatsen
دیکشنری فارسی به هلندی
กลับ , ถอยกลับ , ดีดกลับ
دیکشنری فارسی به تایلندی
يعود , عاد , رجع
دیکشنری فارسی به عربی
लौटना , वापस आना , फिर से उछलना
دیکشنری فارسی به هندی
לחזור , להחיות
دیکشنری فارسی به عبری
돌아가다 , 되돌아가다 , 튕기다
دیکشنری فارسی به کره ای
ফিরে আসা , প্রতিফলিত হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
واپس جانا , واپس آنا
دیکشنری فارسی به اردو