جدول جو
جدول جو

معنی بازارزده - جستجوی لغت در جدول جو

بازارزده(زَ دَ / دِ)
جنسی که آنرا مکرر در بازار برده باشند و هنوز خریده نشده باشد. (آنندراج) (فرهنگ ضیاء). متاعی که لایق فروختن نباشد. (ناظم الاطباء) ، بمجاز مطلبی در میان نهادن. طرح کردن موضوع یا امری برای بحث در آن: امیر گفت: خواجه خلیفۀ ماست و معتمدتر همه خدمتکاران و ناچار در چنین کارها سخن با وی باید گفت تا وی آنچه داند بازگوید و ما میشنویم و آنگاه با خویشتن بازاندازیم و آنچه از رای واجب کند میفرمائیم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 222) ، حوالت کردن، هزینه کردن. از دست دادن. دوباره بخشیدن. پراکنده ساختن:
آسیاوار گرد خود می تاخت
هرچه اندوخت بازمی انداخت.
نظامی (شرفنامه ص 121).
و رجوع به بازافکندن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بازارگاه
تصویر بازارگاه
محل بازار و خرید و فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، ناهی، وازع، حابس، زاجر، معوّق، مناع، رادع
فرهنگ فارسی عمید
(دِ)
دهی است جزء دهستان لفمجان بخش مرکزی شهرستان لاهیجان که در 12 هزارگزی باختر لاهیجان و 2 هزارگزی لفمجان در جلگه قرار دارد. آبش از نهر کیاجو از سفیدرود و محصولش برنج، ابریشم و صیفی کاری و شغل مردمش زراعت و حصیربافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بالاراده
تصویر بالاراده
به خواست به آهنگ از روی اراده بقصد مقابل بلا اراده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
مانع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
Determinedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
Dissuading, Arrestor, Dissuasively, Forbidding, Inhibitor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
de manière déterminée
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
dispositif d'arrêt, dissuasif, de manière dissuasive, intimidant, inhibiteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
arrestor, ontmoedigend, afschrikkend, afschrikwekkend, remmer
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
vastberaden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
penahan, mencegah, secara mencegah, menakutkan, inhibitor
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
อย่างเด็ดเดี่ยว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
อุปกรณ์หยุด , ขัดขวาง , อย่างยับยั้ง , น่ากลัว , ตัวยับยั้ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
dengan tekad
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
con determinación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
दृढ़ता से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
अरेस्टर , निराशाजनक , विरोधात्मक रूप से , डरावना , निरोधक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
arrestador, disuasorio, de manera disuasoria, prohibitivo, inhibidor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
制动器 , 令人却步的 , 令人却步地 , 令人生畏的 , 抑制剂
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
arrestatore, dissuasivo, in modo dissuasivo, minaccioso, inibitore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
determinatamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
arrestador, dissuasivo, de forma dissuasiva, ameaçador, inibidor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
com determinação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
坚定地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
arestor, odstraszający, odstraszająco, inhibitor
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
stanowczo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
арестор , відмовляючий , стримуючи , забороняючий , інгібітор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
рішуче
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
Fangvorrichtung, abschreckend, Inhibitor
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
entschlossen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
аррестор , отговорный , сдерживающе , запрещающий , ингибитор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
решительно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از با اراده
تصویر با اراده
בנחישות
دیکشنری فارسی به عبری