جدول جو
جدول جو

معنی باریکی - جستجوی لغت در جدول جو

باریکی
باریک بودن، کنایه از نازکی و لطافت، کنایه از لاغری
تصویری از باریکی
تصویر باریکی
فرهنگ فارسی عمید
باریکی
دقت و نازکی، (ناظم الاطباء)، نازکی و لطافت و دقت، (آنندراج)، ظرافت، نازکی، (دمزن)،
چو از باریک بینی موی میسفت
بباریکی سخن چون موی میگفت،
نظامی،
سنانش از موی باریکی سترده
ز چشم موی بینان موی برده،
نظامی،
لغت نامه دهخدا
باریکی
نازکی و لطافت و دقت
تصویری از باریکی
تصویر باریکی
فرهنگ لغت هوشیار
باریکی
دقت
تصویری از باریکی
تصویر باریکی
فرهنگ فارسی معین
باریکی
لطافت، ظرافت
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
تیرگی، سیاهی، ظلمت، جای تاریک، کنایه از پیچیدگی، کنایه از گمراهی، کنایه از ناراحتی، افسردگی
فرهنگ فارسی عمید
(کَ / کِ)
باریک وتنک (تک) : از یک راه باریکه رفتم و خیلی صدمه خوردم. (فرهنگ نظام). مقدار کم. چیز اندک. شی ٔ ناقابل. کم ارزش: یک باریکه کهنه. آب باریکه، رزق کم. رزق اندک. یک باریکه از کنار ماهوت. یک باریکه چوب. یک باریکه خربزه.
لغت نامه دهخدا
(رِ)
نام شهری است در هندوستان، در دایرۀ کلکته در 220 هزارگزی شمال شرقی اکره در محل تلاقی دو نهر تابع برود گنگ واقع شده و مرکز سنجاقی مسمی به همین اسم میباشد. دارای صدهزار تن سکنه و صنایع و مکاتب بسیار است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2)
لغت نامه دهخدا
تیرگی سیاهی ظلمت، گرفتگی در هم فرو رفتن خطوط چهره بر اثر خشم و غم خشمگین شدن، جهل نادانی بی خبری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باریقی
تصویر باریقی
یونانی ک کف دریا از جانوران کف دریا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
تیرگی، سیاهی، گرفتگی چهره در اثر خشم یا اندوه، جهل، نادانی، بی خبری، آشفتگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
ظلمات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
الظّلام
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
Bleakness, Darkness, Gloominess, Murkiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
morosité, obscurité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
חשכה , חושך , דִּכְדּוּךְ
دیکشنری فارسی به عبری
تاریکی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
ویرانی , تاریکی , اداسی , اندھیرا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
দুঃখের অবস্থা , অন্ধকার , বিষণ্নতা , অন্ধকার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
uchungu, giza, huzuni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
kasvet, karanlık, kasvetlilik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
황폐함 , 어둠 , 우울함
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
荒廃 , 闇 , 陰鬱 , 暗さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
ความเศร้าหมอง , ความมืด , ความหดหู่ , ความมืด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
नीरसता , अंधकार , उदासी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
kesuraman, kegelapan, kesedihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
somberheid, duisternis
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
desolación, oscuridad, melancolía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
desolação, escuridão, melancolia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
荒凉 , 黑暗 , 阴沉
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
smutek, ciemność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
сум , темрява , похмурість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
Tristesse, Dunkelheit, Trübsinnigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
уныние , тьма , мрак
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تاریکی
تصویر تاریکی
desolazione, oscurità, malinconia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی