معنی بارونی - جستجوی لغت در جدول جو

بارونی

لغت نامه دهخدا

بارونی

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هارونی — تصویر هارونی

قاصد بودن، دربانی، پاسبانی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از طارونی — تصویر طارونی

نوعی جامۀ ابریشمی، نوعی خز

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

مربوط به بیرون مثلاً واکنش های بیرونی، خارجی، ظاهری، مقابل اندرونی، قسمتی در خانه که به اندرونی وصل می شد و مخصوص پذیرایی مهمانان مرد بود

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از بارانی — تصویر بارانی

مربوط به باران مثلاً روز بارانی، کنایه از دارای اشک مثلاً چشم بارانی، دارای باران، لباسی که آب در آن نفوذ نمی کند و هنگام باریدن برف و باران بر تن می کنند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

مقابل اندرونی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بارونق — تصویر بارونق

بازار گرم، رواج، رونق دار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از باروتی — تصویر باروتی

ترکی پارسی گندکی

فرهنگ لغت هوشیار

لباسی که آب در آن نفوذ نکند و هنگام باریدن برف و باران آنرا بر تن می کنند

فرهنگ لغت هوشیار

نوعی جامه ابریشمین تیره گون. یا خز طارونی. قسمی خزاد کن. یا گنبد طارونی. آسمان. پارسی است تارونی گونه ای جامه ابریشمی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قارونی — تصویر قارونی

منسوب به قارون

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از وارونی — تصویر وارونی

واژگونی سرنگونی، بدبختی نگون بختی: (مشغول تن مباش کزو حاصل نایدت چیز همه وارونی) (ناصر خسرو)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طارونی — تصویر طارونی

نوعی جامه ابریشمی تیره گون

فرهنگ فارسی معین

تصویری از وارونی — تصویر وارونی

((نِ))

شوم، نامبارک

فرهنگ فارسی معین

تصویری از بارانی — تصویر بارانی

مربوط به باران، تن پوشی که آب در آن نفوذ نکند

فرهنگ فارسی معین

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

خارجی، بخشی از عمارت که مخصوص پذیرایی مهمانان بوده است، بیگانه

فرهنگ فارسی معین

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

آفاقی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از باروری — تصویر باروری

Fertility, Fruitfulness, Prolificacy

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از بارانی — تصویر بارانی

Drizzly, Rainy

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

Outside, Outward

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از باروری — تصویر باروری

родючість , родючість

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

外部的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

zewnętrzny

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از بارانی — تصویر بارانی

deszczowy

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از باروری — تصویر باروری

płodność, urodzajność

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

зовнішній

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از باروری — تصویر باروری

Fruchtbarkeit

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از بارانی — تصویر بارانی

дощовий , дощовий

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از بارانی — تصویر بارانی

regnerisch

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

außen, äußerlich

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از بیرونی — تصویر بیرونی

внешний , наружный

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از باروری — تصویر باروری

фертильность , плодородие , плодовитость

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از بارانی — تصویر بارانی

дождливый

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از باروری — تصویر باروری

生育能力 , 肥沃 , 丰富性

دیکشنری فارسی به چینی