- ایعاد
- دسیاد دادن (دسیاد وعده)، ترسیدن، ترساندن بیم دادن سهم دادن ترساندن
معنی ایعاد - جستجوی لغت در جدول جو
- ایعاد
- بیم دادن، ترساندن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع بعد بمعنای دوری
وعده پذیرفتن
یاری وخوشبخت کردن
بالا رفتن
جشن ها
خرده، ناکارایی
آفرینش، برپایی، گشایش، ساختن
جمع عید، روز جشن اهل اسلام
خدمت کردن کسی را
آفریدن و هست نمودن
میخ کوبی
زایاندن زایانیدن
استوار کردن
بر افروختن، روشن کردن بر افروختن روشن کردن آتش افروختن
فرستادن روانه کردن فرستادن روانه کردن: ایفاد مراسله
کار زار، بر خاک مالیدن در خاک غلتاندن
به دشواری افتادن گرفتار شدن، کم چیز گشتن
در آوردن، ذکر نمودن، بیان کردن، فرود آوردن، وارد ساختن
یاری کردن، یاری دادن
دور کردن، تبعید کردن
بعد
ابعاد هندسی (ثلاثه، سه گانه): در ریاضیات طول (درازا)، عرض (پهنا) و عمق (ژرفا)
ابعاد هندسی (ثلاثه، سه گانه): در ریاضیات طول (درازا)، عرض (پهنا) و عمق (ژرفا)
آتش افروختن، روشن کردن آتش
فرستادن، گسیل داشتن، روانه کردن
آفریدن، هست کردن، به وجود آوردن
صعود کردن، بالا برآمدن، بالا رفتن
عیدها، روزهای جشن، جشن ها، جمع واژۀ عید
ترساندن، بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
جای وعده کردن، زمان وعده کردن، وعده گاه، میعادگاه
وعده، با یکدیگر وعده کردن، وعده گاه