جدول جو
جدول جو

معنی ایصا - جستجوی لغت در جدول جو

ایصا
وحی کردن وحی قرار دادن، اندرز دادن سفارش کردن
تصویری از ایصا
تصویر ایصا
فرهنگ لغت هوشیار
ایصا
وصیت کردن، وصی گردانیدن، اندرز دادن، سفارش کردن
تصویری از ایصا
تصویر ایصا
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایصال
تصویر ایصال
رسانیدن نامه، وصل نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
سفارش کردن، اندرز دادن، پیام فرستادن، سپردن، وحی کردن ، قرار دادن، اندرز دادن، وصیت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایصال
تصویر ایصال
وصل کردن، پیوند کردن، رسانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایصال
تصویر ایصال
پیوند دادن، وصل کردن، رسانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایصاء
تصویر ایصاء
وحی کردن، وحی قرار دادن، اندرز دادن، سفارش کردن
فرهنگ فارسی معین
شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمرده اند و بعد مصدر احصاء از حصی ساخته شده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخصا
تصویر اخصا
بیرون کشیدن خصیه و تخم آدمی خصی کردن اخته کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایما
تصویر ایما
(دخترانه)
اشاره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایلا
تصویر ایلا
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از فرماندهان سپاه افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایشا
تصویر ایشا
(پسرانه)
نام پدر داوود (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایفا
تصویر ایفا
انجام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعصا
تصویر اعصا
نافرمانی برندادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقصا
تصویر اقصا
دور کردن دور فرستادن، راندن
فرهنگ لغت هوشیار
وحی فرستادن الهام کردن، اشاره کردن مطلبی را در ذهن کسی افکندن القا امری در دل افکندن، القا معنی در نفس بسرعت و خفا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایتا
تصویر ایتا
دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایلا
تصویر ایلا
نزدیک نمودن، نزدیک شدن، سوگند خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایفا
تصویر ایفا
بسر آوردن وعده بپایان بردن وعده، حق کسی را تمام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایعا
تصویر ایعا
به آزبا (دعا) خواستن، فراهم آوردن، یاد گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
بسپردن دادن بکسی چیزی را، بر کار نادانسته و ناپیدا فرمودن کسی را، قدم بر جای قدمی دیگر نهادن، باز گردانیدن قافیه ای دوبار شایگان آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایضا
تصویر ایضا
لاتینی تازی شده هاس ونیز ونیز هم اندی بنیز نیز باز هم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایصر
تصویر ایصر
ریسمان چادر، گیاه خشک، گلیم که در آن گیاه پر کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایرا
تصویر ایرا
زیرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایذا
تصویر ایذا
آزردن آزار دادن اذیت کردن رنج دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایرا
تصویر ایرا
زیرا، از این جهت، به این دلیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایذا
تصویر ایذا
اذیت کردن، آزار رساندن، رنج دادن، برای مثال به سمع رضا مشنو ایذای کس / وگر گفته آید به غورش برس (سعدی۳ - ۳۲۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایحا
تصویر ایحا
وحی فرستادن، الهام کردن، اشاره کردن، مطلبی را در ذهن یا در دل کسی افکندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احصا
تصویر احصا
شمارش کردن، شمردن، آمار گرفتن، سرشماری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایفا
تصویر ایفا
وفا کردن به عهد، به سر بردن پیمان دوستی، حق کسی را تمام دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایما
تصویر ایما
اشاره کردن با حرکات چشم و ابرو یا دست، به رمز و مجاز سخن گفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایما
تصویر ایما
اشاره کردن، اشاره، کنایه
فرهنگ فارسی معین
آن است که مردی قسم بخورد که با زن خود نزدیکی نکند و در آن صورت چهار ماه مهلت دارد که کفاره بدهد و رجوع به زن خود کند وگرنه زن حق دارد شکایت کند و طلاق بگیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایضا
تصویر ایضا
نیز، بازهم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقصا
تصویر اقصا
دورتر، دورترین
فرهنگ فارسی عمید