جدول جو
جدول جو

معنی ایفا

ایفا
وفا کردن به عهد، به سر بردن پیمان دوستی، حق کسی را تمام دادن
تصویری از ایفا
تصویر ایفا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ایفا

اصفا

اصفا
برگزیدن کسی را اختیار کردن، برگزیدن، وابریده شدن، پالایش، خرسند کردن، برگزیدن کسی را اختیار کردن
فرهنگ لغت هوشیار

اشفا

اشفا
نزدیک شدن، دارودادن، دشواری بهبودی، شبگاه به راه افتادن، جمع شفا
اشفا
فرهنگ لغت هوشیار