نیازمند شدن و تنگ دست گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نیازمند شدن و تنگ دست گردیدن و درویش شدن. (آنندراج). فقیر و تنگ دست شدن: اعسر الرجل، اضاق و افتقر. (از اقرب الموارد). تنگ دست شدن. (تاج المصادر بیهقی) (از متن اللغه).
نیازمند شدن و تنگ دست گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نیازمند شدن و تنگ دست گردیدن و درویش شدن. (آنندراج). فقیر و تنگ دست شدن: اعسر الرجل، اضاق و افتقر. (از اقرب الموارد). تنگ دست شدن. (تاج المصادر بیهقی) (از متن اللغه).
پلشت بری سترون کردن باژ ستاندن، باژ دادن: نهانی، زمین بی باژ بخشیدن تمام گرفتن عامل خراج را، دادن خراج بپادشاه در نهان و فراز از عمال آن، بخشیدن پادشاه زمینی را بشخصی بدون خراج، زمین اعطایی که داشتن آن متضمن معافیت کلی یا جزئی مالیاتی است
پلشت بری سترون کردن باژ ستاندن، باژ دادن: نهانی، زمین بی باژ بخشیدن تمام گرفتن عامل خراج را، دادن خراج بپادشاه در نهان و فراز از عمال آن، بخشیدن پادشاه زمینی را بشخصی بدون خراج، زمین اعطایی که داشتن آن متضمن معافیت کلی یا جزئی مالیاتی است