جدول جو
جدول جو

معنی ایسار - جستجوی لغت در جدول جو

ایسار
توانگر شدن، بی نیاز شدن، آسان شدن، به آسانی زاییدن زن
تصویری از ایسار
تصویر ایسار
فرهنگ فارسی عمید
ایسار
توانگر گردیدن، بی نیاز گشتن
تصویری از ایسار
تصویر ایسار
فرهنگ لغت هوشیار
ایسار
فراخ دست شدن، توانگر گشتن، توانگری
تصویری از ایسار
تصویر ایسار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایثار
تصویر ایثار
(پسرانه)
از خود گذشتگی، فداکاری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایثار
تصویر ایثار
بذل کردن، دیگری را بر خود برتری دادن و سود او را بر سود خود مقدم داشتن، قوت لازم و مایحتاج خود را به دیگری بخشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعسار
تصویر اعسار
عاجز بودن از ادای دین به واسطۀ فقر و تهیدستی، تنگدست شدن، نیازمند شدن، به سختی افتادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیسار
تصویر بیسار
بیستار، اشاره به یک شخص یا یک چیز مجهول و غیرمعلوم، فلان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افسار
تصویر افسار
تسمه و ریسمانی که به سر و گردن اسب و الاغ می بندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایوار
تصویر ایوار
نزدیک غروب آفتاب، عصر، هنگام عصر
ایوار کردن: سفر کردن هنگام عصر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایقار
تصویر ایقار
بار کردن، گرانباری، گرانسنگی
فرهنگ لغت هوشیار
مس زرد رومی خور داد ماه سیم رومی یکی از ماه های سریانی لاتینی تازی گشته هوا (هوا پارسی است) یکی از ماههای مشهور رومی مطابق ماه سوم بهار
فرهنگ لغت هوشیار
دوال افسار بند بنده کردن دستگیر کردن اسیر کردن، به دوال بستن چیزی را بستن، اسیری بردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایزار
تصویر ایزار
نیرومند گردانیدن، استوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایساف
تصویر ایساف
اندوهگین گردانیدن، اندوهگین شدن
فرهنگ لغت هوشیار
پلشت بری سترون کردن باژ ستاندن، باژ دادن: نهانی، زمین بی باژ بخشیدن تمام گرفتن عامل خراج را، دادن خراج بپادشاه در نهان و فراز از عمال آن، بخشیدن پادشاه زمینی را بشخصی بدون خراج، زمین اعطایی که داشتن آن متضمن معافیت کلی یا جزئی مالیاتی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایعار
تصویر ایعار
به دشواری افتادن گرفتار شدن، کم چیز گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایکار
تصویر ایکار
پر کردن خنور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیسار
تصویر بیسار
فلان و بهمان، فلان فیسال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایسار
تصویر بایسار
متمول، ثروتمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایثار
تصویر ایثار
برگزیدن، بذل کردن، بخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخسار
تصویر اخسار
کم کردن زیان رسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایسر
تصویر ایسر
شدنی تر، سوی چپ، خوارتر آسان تر، دست چپ چپ مقابل ایمن
فرهنگ لغت هوشیار
نیازمند شدن، فقیر و تنگدست شدن، خواستن دین از بدهکار به هنگام تنگدستی او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افسار
تصویر افسار
چیزی را گویند که از چرم سازند و بر سر اسب و سایر ستور زنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایوار
تصویر ایوار
هنگام عصر نزدیک غروب آفتاب مقابل شبگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایجار
تصویر ایجار
به سلاک دادن، پاداش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افسار
تصویر افسار
تسمه و ریسمانی که به گردن اسب و الاغ می بندند، فسار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایوار
تصویر ایوار
((ق. اِ.))
هنگام عصر، نزدیک غروب آفتاب، مقابل شبگیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایغار
تصویر ایغار
تمام گرفتن عامل خراج را، دادن خراج به پادشاه در نهان و فرار از عمال آن، بخشیدن پادشاه زمینی را به شخصی بدون خراج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایثار
تصویر ایثار
بخشیدن، دیگری را بر خود برتری دادن، از خود گذشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیسار
تصویر بیسار
((بِ))
واژه ای مانند فلان، که اشاره به یک چیز یا شخص مجهول و نامعلوم است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعسار
تصویر اعسار
((اِ))
تنگ دست شدن، تنگ دستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایستار
تصویر ایستار
سنت، موقعیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایوار
تصویر ایوار
غروب، عصر
فرهنگ واژه فارسی سره
نوع دوستی، فداکاری
دیکشنری اردو به فارسی