اعسار اعسار نیازمند شدن، فقیر و تنگدست شدن، خواستن دین از بدهکار به هنگام تنگدستی او فرهنگ لغت هوشیار
اعسار اعسار عاجز بودن از ادای دین به واسطۀ فقر و تهیدستی، تنگدست شدن، نیازمند شدن، به سختی افتادن فرهنگ فارسی عمید
اعسار اعسار نیازمند شدن و تنگ دست گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نیازمند شدن و تنگ دست گردیدن و درویش شدن. (آنندراج). فقیر و تنگ دست شدن: اعسر الرجل، اضاق و افتقر. (از اقرب الموارد). تنگ دست شدن. (تاج المصادر بیهقی) (از متن اللغه). لغت نامه دهخدا