معنی ایغار ایغار تمام گرفتن عامل خراج را، دادن خراج به پادشاه در نهان و فرار از عمال آن، بخشیدن پادشاه زمینی را به شخصی بدون خراج تصویر ایغار فرهنگ فارسی معین
ایغار ایغار پلشت بری سترون کردن باژ ستاندن، باژ دادن: نهانی، زمین بی باژ بخشیدن تمام گرفتن عامل خراج را، دادن خراج بپادشاه در نهان و فراز از عمال آن، بخشیدن پادشاه زمینی را بشخصی بدون خراج، زمین اعطایی که داشتن آن متضمن معافیت کلی یا جزئی مالیاتی است فرهنگ لغت هوشیار
ایغار ایغار در سختی گرما درآمدن، (از ’وغ ر’) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
اجغار اجغار روز شانزدهم ماه چهارم مغان خوارزم. در شب این روز مانند سده آتش می افروختند و بر گرد آن باده می نوشیدند فرهنگ لغت هوشیار