- ایزدان
- آلهه
معنی ایزدان - جستجوی لغت در جدول جو
- ایزدان
- ایزدها، خداها، در آیین زردشتی فرشتگان درجه دوم که از حیث رتبه از امشاسپندان پایین ترند و تعداد آن ها بسیار است، جمع واژۀ ایزد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نامی از نامهای خداوند تبارک و تعالی
ایزد، خدا
لهه پرست
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
گیاهی پایا از خانواده گندمیان ویژه مناطق گرم و مرطوب با ساقه های بلند و محکم و برگهای دراز، نام مادر امام محمد تقی (ع)
روحانی
جزئیات
مشاوران
دوک و دوکدان ساختن
انکار و حاشا
آراسته شدن
شتاب در رفتن، به زور تو رفتن، گزافه گفتن، درستگویی، دشمنی ورزیدن
هر دو شانه: شانه ها
جای گذاشتن دیگ دیگپایه، سه پایه، اجاق آتشدان. یا دیگدان سرد بخیل خسیس
سه پایه ای آهنین که دیگ مسین را بربالای آن گذارند و طعام پزند
ضمانت، ضامن
ضامن، کفیل
ظرف چای
پارسی تازی شده انگدان از گیاهان دارویی اشتر غاز گلوپر، نام روستایی است نزدیک کاشان انگدان
سست آهنگی (آهنگ قصد)
گیاهی از تیره ّ چتریان که علفی است و پایا میباشد. این گیاه در اکثر صحاری ایران فراوانست. ارتفاعش 2 تا 5، 2 متر و ریشه اش راست و ستبر است ابر کبیر حلتیت انجدان انگوزاکما انگیان
لاک پشت
استوار داشتن امین کردن
ترکی سروده بر نام شاهان مغول رئیس ایل خان قبیله، عنوان سلاطین مغول ایران، جمع ایلحانان
مهمان میهمان
ریشه های دراز در زمین از درخت هندی و نی
ظرفی چون قوری که در آن شیر کنند و با چای آرند، ظرف شیرخوری