معنی ایزدیار
- ایزدیار(پسرانه)
- آنکه خداوند یار و یاور اوست، نام یکی از شخصیتهای منظومه ویس و رامین
واژههای مرتبط با ایزدیار
یزدیار
- یزدیار
- نام پدر دستور بهمنیار از موبدان کرمان در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی
ازدیار
- ازدیار
- زیارت کردن. (منتهی الارب). ازدوار
ازدیار
- ازدیار
- ابن سلیمان بن داود بن عیسی مکنی بابی محمد الفارسی. وی از فقهای مذهب حجازیین و از متصوفه است. و ابونعیم اصفهانی گوید او در سنۀ 367 هجری قمری نزد ما آمد و حدیثی از او روایت کند. (ذکر اخبار اصبهان چ لیدن سال 1931ج 1 صص 231- 232). و این کلمه مخفف ایزدیار است
ایزدداد
- ایزدداد
- داده خداوند، آفریده خداوند، نام دانشمندی در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
ایزدچهر
- ایزدچهر
- دارای چهره ای چون فرشتگان
ایزوبار
- ایزوبار
- هم فشار
احمدیار
- احمدیار
- امیر احمدیار، از امرای عهد سلطان ابوسعید تیموری که پس از قتل او چندی در حبس و بند بود وسپس نجات یافت و آنگاه در زمرۀ امرای سلطان حسین میرزا درآمد. رجوع بحبط ج 2 ص 238، 246، 247، 260 شود
تیزدیدار
- تیزدیدار
- باریک بین، دقیق، در بیت زیر شعرشناس:
گرچه در شعر تیزدیدار است
از من افزون نباشدش دیدار،
مسعودسعد
ایزدان
- ایزدان
- آلهه
