- ایرس
- زنبق سفید ایرسا
معنی ایرس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لاتینی تازی شده سپید فاغره (فاغره زنبق) کمبک سپید زنبق سفید ایرس، سوسن
ریشۀ گیاه سوسن جبلی که پوست آن سرخ یا کبودرنگ و مغز آن زرد و خوش بو و به کلفتی انگشت است و در طب به کار می رود، بیخ سوسن،
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود،
آژفنداک، آزفنداک، آفنداک، قوس و قزح، قزح، کرکم، کلکم، نوس، نوسه، نوشه، سویسه، سرویسه، تربسه، تربیسه، ترسه، توبه، تویه، سدکیس، شدکیس، سرکیس، سرگیس، اغلیسون، تیراژه، تیراژی، رخش، آدینده، درونه، آلیسا
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود،
آژفنداک، آزفنداک، آفنداک، قوس و قزح، قزح، کرکم، کلکم، نوس، نوسه، نوشه، سویسه، سرویسه، تربسه، تربیسه، ترسه، توبه، تویه، سدکیس، شدکیس، سرکیس، سرگیس، اغلیسون، تیراژه، تیراژی، رخش، آدینده، درونه، آلیسا
کهنه
گنگ لال گنگ کندزبان بی آواز ل
زیرک، هوشیار
بدخوی، دلاور، شیربیشه، سختی بد خو تندخو، دلیر دلاور
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
یاری دهنده آریائیها، پسرفریدون، پادشاه و پهلوان ایرانی، پهلوی از شخصیتهای شاهنامه، نام کوچکترین پسر فریدون پادشاه پیشدادی ایران
خشک، خشکه استخوان ساغ پا
نا امید شدن
شدنی تر، سوی چپ، خوارتر آسان تر، دست چپ چپ مقابل ایمن
زیرا
زیرا، از این جهت، به این دلیل
چپ، طرف چپ، سمت دست چپ، آسان تر
ایاز، نسیم شب، نسیم سرد، باد خنک
یونانی تازی گشته شماله سپندار (شمع) موم شمع
نام حرف بیست و چهارم الفبای فرانسه، حرفی که در معادلات ریاضی نشان دهنده مجهول است، مجازاً عنوانی برای شخص یا چیزی که مشخصاتش معلوم نیست
گنگ، لال، برای مثال نطق پیش قلمش لال بود چون اخرس / عقل پیش نظرش کژ نگرد چون احول (انوری - ۲۹۵)
سروکوهی. ارس
پارسی تازی شده ایر هم آوای پیر نره زهار مرد
اشک، مایعی که از ترشح غده های اشکی حاصل می شود و چشم را مرطوب نگه می دارد و در حال گریستن از چشم فرومی ریزد برای مثال ز آهم بود یک شراره درخش / ارس بود ارس مرا مایه بخش (فرید الدهر- مجمع الفرس - ارس)
روسیه، از مردم روسیه، روسی
سرو کوهی، درختی خودرو و بلند از خانوادۀ سرو با چوبی سخت و برگ های مرکب که در کوه ها و کنارۀ جنگل ها می روید و پوست آن مصرف دارویی دارد، عرعر، ابهل، وهل، ارجا، مای مرز
((اُ))
فرهنگ فارسی معین
نام چند گونه سرو کوهی جزو تیره ناژویان که در اغلب نقاط استپی و خاتمه جنگل های مرطوب پراکنده اند، ارسا، ارجه
اشک، آب چشم
دمل و جوش های ریز با خارش و سوزش بسیار، آلت تناسلی مرد
آلت تناسلی مرد