- ایتاغ
- دردناک کردن
معنی ایتاغ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترکی خوارزمی بازرگان سوداگر، هنباز (شریک) تاجر بازرگان، شریک انباز مصاحب
فسوسانه خندیدن پنهان خندیدن
ترکی همگوشه (ندیم) ندیم مقرب مصاحب، جمع ایناقان
یتیم دار شدن زن، جمع یتیم
میخ کوبی
رسیدن چیزی به کسی
دادن، آوردن دادن
خوارزمی چاپلوس، انیشه (جاسوس) سخن چین (نمام)، هرزه گوی
ترکی سخن چینی نمام سصخن چین ساعی
سخن چین، نمّام، ندیم
یتیم ها، کودکانی که پدرش مرده باشد، دزدها، راهزن ها، جمع واژۀ یتیم
ندیم، مقرب، مصاحب، ایناق
جمع یتیم، بی پدران و بی مادران
اطاق
دادن
ترکی ساغر جام پیلیا پا رجل، کاسه پیاله شرابخواری جام ساغر
پیاله ای که در آن شراب بخورند، جام، ساغر، ساتگین، برای مثال یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست / یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ (حافظ - ۱۰۱۸)
هم پیاله، ساغر، پیاله شرابخوری، دوست و رفیق