معنی ایتاء - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ایتاء
ایتاء
- ایتاء
- ائتاء، دادن، (منتهی الارب) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 17)، پاداش دادن، (ناظم الاطباء) : آتی فلانا،پاداش داد فلان را، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
افتاء
- افتاء
- فتوی دادن، در مسئله ای، وچردادن، (وچر فتوا) جوان شدن، فتوی دادن، حکم صادر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
انتاء
- انتاء
- درنگ کردن، واپس ماندن، سپس ماندن، درنگیدن، شکستن بینی
فرهنگ لغت هوشیار
ایماء
- ایماء
- کنایه و اشاره، پر خیده نمار، لتره (سخن رمز)، گواژه (کنایه)، پیچه، نمار کردن اشاره کردن، اشاره کنایه رمز، تعریض خطاب بی اشارت و عبارت
فرهنگ لغت هوشیار