جدول جو
جدول جو

معنی اپولیون - جستجوی لغت در جدول جو

اپولیون
صاحب قاموس کتاب مقدس گوید: این کلمه یونانی و مرادف ابدون عبری به معنی مخرب است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انگلیون
تصویر انگلیون
انجیل، برای مثال او بیان می کرد با ایشان به راز / سرّ انگلیون و زنّار و نماز (مولوی - ۴۹) ، کنایه از دیبای هفت رنگ، ارژنگ، برای مثال به طغرا برکشد صورت به سان نقش چینستان / به دفتر برکشد جدول به سان صحف انگلیون (امیرمعزی - ۵۵۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشولیون
تصویر بشولیون
اسفرزه، گیاهی بیابانی از خانوادۀ بارهنگ با دانه های ریز قهوه ای رنگ و لعاب دار که مصرف دارویی دارد، اسبغول، اسپرزه، اسپغول، اسپیوش، اسفیوش، بزرقطونا، بنگو، روف، سابوس، سپیوش، شکم پاره
فرهنگ فارسی عمید
داروی مایع کدر و شیری که ذرات نامحلول به حالت تعلیق در آن قرار دارند
فرهنگ فارسی عمید
(اُ لی یو)
جمع واژۀ اصولی (در حالت رفع). رجوع به اصولی شود
لغت نامه دهخدا
بمعنی حناست. (از تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
برغوثی است که بزرقطونا باشد. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(پُ یُ)
ژان فرانسوا. از شرق شناسان فرانسوی بود. وی بسال 1790 میلادی متولد شد و در سال 1832 میلادی در پاریس درگذشت در سال 1814 میلادی تحت عنوان ’مصر زیر تسلط فراعنه’ دو جلد کتاب منتشر ساخت که شامل ترجمه بسیاری از منابع تاریخی و جغرافیایی این سرزمین به زبانهای قبطی و عربی بود. در 1822 م. توانست الفبای هیروگلیف را کشف کند و در 1823 میلادی دستور زبانهای قدیم مصری و اختصاصات پاپیروسهای هیروگلیفی را پایه گذاری کرد. سپس قسمت مصرشناسی موزۀ لوورفرانسه را بنیان نهاد (1827 میلادی). (از لاروس بزرگ)
لغت نامه دهخدا
(پُ لِ یُ)
از خاقانان ترکان جنوبی در اواخر قرن ششم میلادی و حدود سال 582 میلادی (احوال و اشعار رودکی تألیف سعید نفیسی ج 1 ص 181)
لغت نامه دهخدا
(اَ گَ)
جامۀ هفت رنگ. (غیاث اللغات). جامۀ هفت رنگ. دیبای هفت رنگ. (انجمن آرا) (آنندراج). چون مسیحیان شرقی انجیل را در قماش ابریشمین و ملون می پیچیده اند از اینرو آن را نیز انگلیون گفته اند. (فرهنگ فارسی معین) :
پشم است و می نمایدت انگلیون
شکر نماید او بتوشبیارش.
ناصرخسرو.
کشد بساط چمن ازبرای مجلس شاه
بهر بهاری فرّاش باغ انگلیون.
شمس فخری (از فرهنگ سروری).
لغت نامه دهخدا
(اَ گَ)
نام کتاب نصاری. انجیل عیسی. (از برهان قاطع). کتاب ترسایان. (صحاح الفرس) :
معجزات و حکمت عیسی بانگلیون در است
او بنوک کلک در سطری ده انگلیون کند.
قطران.
تا دم عیسی چلیپا گرشد اکنون بلبلان
بهر انگلیون سراییدن بترسایی شدند.
سنایی (از فرهنگ سروری).
صد هزاران مرد ترسا سوی او
اندک اندک جمع شد در کوی او
او بیان می کرد با ایشان براز
سرانگلیون و زنار و نماز.
مولوی.
لغت نامه دهخدا
(اَ طَ)
بلغت یونانی قوس قزح را گویند که کمان شیطان باشد. (برهان قاطع) (از آنندراج). قوس قزح. آژفنداک. (ناظم الاطباء). آدینده. (یادداشت مؤلف). و رجوع به انطلیسون و قوس قزح و دیگر مترادفات کلمه شود، سخت آزمند شدن مرد و زن بجماع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شبق. (بحر الجواهر). سخت آزمند شدن مرد و زن به آرمیدن با جفت. آرزومند جماع شدن. (یادداشت مؤلف) ، باز و فراز کردن ستور ماده فرج را از غایت اشتهای فحل. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
تخم کرفس کوهی. (برهان) (مؤید الفضلاء).
لغت نامه دهخدا
(اُ لی یی)
جمع واژۀ اصولی (در حالت نصب و جر). رجوع به اصولی شود
لغت نامه دهخدا
(بِ /بُ لِ)
به لغت یونانی بذرقطونا را گویند که سبیوش باشد. (برهان) (آنندراج). بزرقطونان است. (اختیارات بدیعی) (بحر الجواهر) (ذخیرۀ خوارزمشاهی) (تحفۀ حکیم مؤمن). مأخوذ از یونانی، اسفرزه و بزرقطونا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ یُنْ)
کرسی اویرن ناحیۀ ردز واقع در ساحل لو، دارای 3391 تن سکنه. راه آهن از آن گذرد و مرکز پشم است
لغت نامه دهخدا
(اَ ری یو)
قبیله ای از نسل اموربن کنعان بن نوح بودند. مردان این قبیله همگی بلندقامت و شجاع بودند و با قوم بنی اسرائیل دشمنی میورزیدند. (از اعلام المنجد) (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(اِ یُنْ)
در اصطلاح دواسازی، هر داروی مرکب مایع و شیرمانندی که جهت آشامیدن مریض ترتیب دهند. (ناظم الاطباء). اگر دانه های روغن دار را با کمی آب در هاون صلایه کنند و تودۀ خمیری شکل حاصل را با آب بسایند مایع شیری شکلی بدست می آید که بنام امولسیون موسوم است. بنا بر این امولسیونها از گویچه های کوچک (گلبول) روغن تشکیل شده است که بوسیلۀ مواد پروتئیدی دانه ها در آب بحالت تعلیق درآمده است و آنها را امولسیونهای طبیعی مینامند. همچنین اگر مواد روغنی مختلف رزین ها، گم رزین ها و مواد غیرمحلول را بکمک مادۀ امولسیو در آب بحالت تعلیق درآورند اشکال دارویی حاصل بنام امولسیون مصنوعی نامیده میشود و منظره ای شیری شکل دارد. در داروخانه ها بیشتر صمغ عربی و کتیرا را برای این منظور مصرف میکنند. امولسیونها خیلی زود فاسد میشوند و از اینرو آنها را فقط در موقع احتیاج تهیه می کنند. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ص 100)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ لیُ)
دریاچه ای بدامنۀ الومپس بجنوب غربی بروصه و بدانجا شهرکی هم بدین نام با 2700 تن سکنه است
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاویون
تصویر پاویون
فرانسوی تاژ (جواهرات سلطنتی ایران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آپولون
تصویر آپولون
آفولون در تازی یونانی آتور ایزد خورشید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپالین
تصویر اپالین
فرانسوی سینه کفتری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسالیون
تصویر اسالیون
یونانی تخم کرفس کوهی کرفسینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اروسیون
تصویر اروسیون
فرانسوی فرسایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشولیون
تصویر بشولیون
اسفرزه لاتینی تازی شده اسفرزه سبیوش
فرهنگ لغت هوشیار
در اصطلاح داروسازی هر داروی مرکب مایع و شیر مانندی که برای آشامیدن مریض ترتیب دهند، مخلوط آب و انواع روغن
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی شیردانه شیردانه ها، آونگمایه مایه ای که در آن خردک ها (ذرات) دروایند (تعلیق)
فرهنگ لغت هوشیار
انجیل: انجیل انگلیون، چون مسیحیان شرقی انجیل را در قماش ابریشمین و ملون می پیچیده اند ازینرو آن قماش را نیز انگلیون گفته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انطلیون
تصویر انطلیون
یونانی ک آژفنداک (قوس و قزح)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقولیون
تصویر فقولیون
حنا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصولین
تصویر اصولین
اصول دین و اصول فقه، اصول کلام و اصول فقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگلیون
تصویر انگلیون
((اَ گِ))
انجیل، نوعی پارچه ابریشمین که انجیل را در آن می پیچیدند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اپالین
تصویر اپالین
سینه کفتری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکلیون
تصویر اکلیون
پرند، دیبای هف ترنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آپولون
تصویر آپولون
آتور، ایزد خورشید
فرهنگ واژه فارسی سره