جدول جو
جدول جو

معنی انگلیون

انگلیون((اَ گِ))
انجیل، نوعی پارچه ابریشمین که انجیل را در آن می پیچیدند
تصویری از انگلیون
تصویر انگلیون
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انگلیون

انگلیون

انگلیون
انجیل: انجیل انگلیون، چون مسیحیان شرقی انجیل را در قماش ابریشمین و ملون می پیچیده اند ازینرو آن قماش را نیز انگلیون گفته اند
فرهنگ لغت هوشیار

انگلیون

انگلیون
انجیل، برای مِثال او بیان می کرد با ایشان به راز / سِرّ انگلیون و زنّار و نماز (مولوی - ۴۹) ، کنایه از دیبای هفت رنگ، ارژنگ، برای مِثال به طغرا برکشد صورت به سان نقش چینستان / به دفتر برکشد جدول به سان صُحف انگلیون (امیرمعزی - ۵۵۰)
انگلیون
فرهنگ فارسی عمید

انگلیون

انگلیون
نام کتاب نصاری. انجیل عیسی. (از برهان قاطع). کتاب ترسایان. (صحاح الفرس) :
معجزات و حکمت عیسی بانگلیون در است
او بنوک کلک در سطری ده انگلیون کند.
قطران.
تا دم عیسی چلیپا گرشد اکنون بلبلان
بهر انگلیون سراییدن بترسایی شدند.
سنایی (از فرهنگ سروری).
صد هزاران مرد ترسا سوی او
اندک اندک جمع شد در کوی او
او بیان می کرد با ایشان براز
سرانگلیون و زنار و نماز.
مولوی.
لغت نامه دهخدا

انگلیون

انگلیون
جامۀ هفت رنگ. (غیاث اللغات). جامۀ هفت رنگ. دیبای هفت رنگ. (انجمن آرا) (آنندراج). چون مسیحیان شرقی انجیل را در قماش ابریشمین و ملون می پیچیده اند از اینرو آن را نیز انگلیون گفته اند. (فرهنگ فارسی معین) :
پشم است و می نمایدت انگلیون
شکر نماید او بتوشبیارش.
ناصرخسرو.
کشد بساط چمن ازبرای مجلس شاه
بهر بهاری فرّاش باغ انگلیون.
شمس فخری (از فرهنگ سروری).
لغت نامه دهخدا

انطلیون

انطلیون
بلغت یونانی قوس قزح را گویند که کمان شیطان باشد. (برهان قاطع) (از آنندراج). قوس قزح. آژفنداک. (ناظم الاطباء). آدینده. (یادداشت مؤلف). و رجوع به انطلیسون و قوس قزح و دیگر مترادفات کلمه شود، سخت آزمند شدن مرد و زن بجماع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شبق. (بحر الجواهر). سخت آزمند شدن مرد و زن به آرمیدن با جفت. آرزومند جماع شدن. (یادداشت مؤلف) ، باز و فراز کردن ستور ماده فرج را از غایت اشتهای فحل. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

انگییون

انگییون
قطعه ای از ابریشم رنگارنگ. (ناظم الاطباء) ، راست کردن خر، گوش خود را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا