اوهیه (اَ هَِ یَ) جمع واژۀ وهی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). شکاف چیزی و دریدگی آن. (آنندراج). رجوع به وهی شود ادامه... جَمعِ واژۀ وَهی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). شکاف چیزی و دریدگی آن. (آنندراج). رجوع به وهی شود لغت نامه دهخدا
اوهیه (هَِیْ یَ) هوا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، اویزه که شراب انگوری باشد. (ناظم الاطباء) (برهان) ادامه... هوا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، اویزه که شراب انگوری باشد. (ناظم الاطباء) (برهان) لغت نامه دهخدا