جدول جو
جدول جو

معنی اوعیه

اوعیه((اَ یا اُ یِ))
جمع وعاء، ظرف ها، مجاری ترشحی بدن
تصویری از اوعیه
تصویر اوعیه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اوعیه

اوعیه

اوعیه
جمع وعا، آوند ها جمع وعا ظرفها، مجاری ترشحی بدن، یا اوعیه شیر. مجاری شیری
فرهنگ لغت هوشیار

اوعیه

اوعیه
جَمعِ واژۀ وِعاء و وُعاء. (ترجمان القرآن) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (دهار). ظروف و آوندها. (آنندراج) (غیاث اللغات) : و حروفش در اوعیه و ظروف تصحیح قرار گرفته. (تاریخ بیهق). رجوع به وعاء شود
لغت نامه دهخدا

اودیه

اودیه
جمع وادی، رودها، دره ها جمع وادی رودها رودخانه ها، دره ها فرجه های بین کوهها و پشته ها که مجرای سیل شود
فرهنگ لغت هوشیار

اولیه

اولیه
نخستینی مونث اولی نخستین پیشین: حالت اولیه تربیت اولیه، جمع اولیات
فرهنگ لغت هوشیار

اوقیه

اوقیه
چهل درم از اندازه ها مقیاسی است برای وزن و آن را برابر با 12، 1 رطل 5، 7 مثقال 40 درم خالص نوشته اند، جمع اواقی
فرهنگ لغت هوشیار