جدول جو
جدول جو

معنی اولیس - جستجوی لغت در جدول جو

اولیس
از پهلوانان معروف جنگ تروآ (تریا) است که در حیله و تدبیر سرآمد اقران بوده است، اولیس پادشاه سرزمین ایتاکا از جزایر دریای ایونیا بود و کتاب ادیسۀ همر شرح بازگشت او از تروآ بجزیره مزبور است، اسب چوبینی که یونانیان در جنگ تروآ ساختند و بدان وسیله بر مردم ترژا غالب شدند بدستور اولیس بود، این پهلوان سرانجام بدست پسر خود تله گونوس به هلاکت رسید
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابلیس
تصویر ابلیس
در ادیان سامی، موجودی که باعث رانده شدن آدم و حوا از بهشت شد، مظهر شر و بدی که انسان را گمراه می کند، عزازیل، برای مثال از ابلیس هرگز نیاید سجود/ نه از بدگهر نیکویی در وجود (سعدی۱ - ۹۸) . پس از آفریده شدن آدم همۀ فرشتگان به امر خداوند او را سجده کردند، مگر ابلیس که سرپیچی کرد و به این سبب رانده و ملعون شد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولین
تصویر اولین
نخستین، اولین، نخستین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولیا
تصویر اولیا
ولی ها، پدر و مادر یا کفیل های شخص، جمع واژۀ ولیبرای مثال اولیا اطفال حق اند ای پسر / غایبی و حاضری بس باخبر (مولوی - ۳۳۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابلیس
تصویر ابلیس
نا امید از رحمت خدا، شیطان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از املیس
تصویر املیس
بیابان خشک کویر
فرهنگ لغت هوشیار
نخستینی مونث اولی نخستین پیشین: حالت اولیه تربیت اولیه، جمع اولیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولین
تصویر اولین
نخستین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولیت
تصویر اولیت
پیشی تقدم
فرهنگ لغت هوشیار
جمع، ولی، یاران، دوستان خدا، عارفان، خداوندان کارها، بزرگان کشور، نزدیکان، برگزیدگان خدا، مردمان مقدس و پارسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولوس
تصویر اولوس
سفید (اسب) : (چنین گویند که از چار پایان هیچ صورت نیکوتر از اسب نیست چه وی شاه همه چهار پایان چرنده است... و گویند آن فریشته که گردون آفتاب کشد بصورت اسبیست الوس نام) (نوروزنامه 2- 51)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولاس
تصویر اولاس
اولس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
((اَ وَ یِّ))
مؤنث اولی، نخستین، پیشین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابلیس
تصویر ابلیس
((اِ))
شیطان، اهریمن، مفرد ابالیس و ابالسه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اولین
تصویر اولین
((اَ وَّ))
نخستین، پیشین، مقابل آخرین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اولیا
تصویر اولیا
سرپرستان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
نخستین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابلیس
تصویر ابلیس
اهریمن، کخ ژنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اولین
تصویر اولین
نخستین، آغازین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
Primitive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
primitif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
ראשוני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
आदिम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
primitif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
ดั้งเดิม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
primitief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
primitivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
primitivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
primitivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
原始的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
prymitywny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
первісний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
primitiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
первобытный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اولیه
تصویر اولیه
原始的
دیکشنری فارسی به ژاپنی