الجا، آنچه از مال و اسیر که از غارت و تاخت و تاز در سرزمین دیگران به دست بیاورند، الجه، الجیاُلجا، آنچه از مال و اسیر که از غارت و تاخت و تاز در سرزمین دیگران به دست بیاورند، اُلجَه، اُلجی
درختی جنگلی از نوع نارون با پوست سخت و شکاف دار و برگ های بیضوی نوک تیز، اوجه، قره آغاج، لو، لی، قره غاج، گل پردار، ملجدرختی جنگلی از نوع نارون با پوست سخت و شکاف دار و برگ های بیضوی نوک تیز، اوجه، قره آغاج، لو، لی، قره غاج، گل پردار، مَلَج
آنچه از مال و اسیر که از غارت و تاخت و تاز در سرزمین دیگران به دست بیاورند، الجه، الجیآنچه از مال و اسیر که از غارت و تاخت و تاز در سرزمین دیگران به دست بیاورند، اُلجَه، اُلجی
ولی ها، پدر و مادر یا کفیل های شخص، جمع واژۀ ولیبرای مثال اولیا اطفال حق اند ای پسر / غایبی و حاضری بس باخبر (مولوی - ۳۳۹)ولی ها، پدر و مادر یا کفیل های شخص، جمعِ واژۀ ولیبرای مِثال اولیا اطفال حق اند ای پسر / غایبی و حاضری بس باخبر (مولوی - ۳۳۹)
ناچار کردن کسی را بکاری وادار ساختن کسی بانجام دادن امری، پناه دادن، کار خود را بخدا سپردنناچار کردن کسی را بکاری وادار ساختن کسی بانجام دادن امری، پناه دادن، کار خود را بخدا سپردن
نام چند گونه درخت از تیره نارونان که در قسمتهای کم ارتفاع جنگلهای شمالی ایران میرویند اوجه وجه لی وله لونام چند گونه درخت از تیره نارونان که در قسمتهای کم ارتفاع جنگلهای شمالی ایران میرویند اوجه وجه لی وله لو
اوجه، نام چند گونه درخت از تیره نارونان که در قسمت های کم ارتفاع جنگل های شمالی ایران می رویند، وجه، لی وله، لواوجه، نام چند گونه درخت از تیره نارونان که در قسمت های کم ارتفاع جنگل های شمالی ایران می رویند، وجه، لی وله، لو