جدول جو
جدول جو

معنی اولجا - جستجوی لغت در جدول جو

اولجا
الجا، آنچه از مال و اسیر که از غارت و تاخت و تاز در سرزمین دیگران به دست بیاورند، الجه، الجی
تصویری از اولجا
تصویر اولجا
فرهنگ فارسی عمید
اولجا
مال و جنس و اسیری که پس از تاخت و تاز و غارت از دشمنی گیرند چپاول
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اولجامیشی
تصویر اولجامیشی
کرنش، تعظیم، کنایه از اطاعت، فرمانبرداری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولکا
تصویر اولکا
الکا، ملک، زمین، مرز و بوم، کشور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوجا
تصویر اوجا
درختی جنگلی از نوع نارون با پوست سخت و شکاف دار و برگ های بیضوی نوک تیز، اوجه، قره آغاج، لو، لی، قره غاج، گل پردار، ملج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الجا
تصویر الجا
آنچه از مال و اسیر که از غارت و تاخت و تاز در سرزمین دیگران به دست بیاورند، الجه، الجی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولیا
تصویر اولیا
ولی ها، پدر و مادر یا کفیل های شخص، جمع واژۀ ولیبرای مثال اولیا اطفال حق اند ای پسر / غایبی و حاضری بس باخبر (مولوی - ۳۳۹)
فرهنگ فارسی عمید
مال و جنس و اسیری که پس از تاخت و تاز و غارت از دشمنی گیرند چپاول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولکا
تصویر اولکا
زمین بوم، ناحیه قسمتی از ایالت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع، ولی، یاران، دوستان خدا، عارفان، خداوندان کارها، بزرگان کشور، نزدیکان، برگزیدگان خدا، مردمان مقدس و پارسا
فرهنگ لغت هوشیار
ناچار کردن کسی را بکاری وادار ساختن کسی بانجام دادن امری، پناه دادن، کار خود را بخدا سپردن
فرهنگ لغت هوشیار
نام چند گونه درخت از تیره نارونان که در قسمتهای کم ارتفاع جنگلهای شمالی ایران میرویند اوجه وجه لی وله لو
فرهنگ لغت هوشیار
مال و جنس و اسیری که پس از تاخت و تاز و غارت از دشمنی گیرند چپاول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولجامیشی
تصویر اولجامیشی
ترکی فرمانبرداری الجامیشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوجا
تصویر اوجا
اوجه، نام چند گونه درخت از تیره نارونان که در قسمت های کم ارتفاع جنگل های شمالی ایران می رویند، وجه، لی وله، لو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اولا
تصویر اولا
نخست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اولیا
تصویر اولیا
سرپرستان
فرهنگ واژه فارسی سره