- اوابل
- جمع ابل، اشتران
معنی اوابل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرآغاز
جمع اول
جمع اول، نخست ها، یکم ها جمع اول. آغازها پیشها، پیشینها پیشینیان
جمع آبده، نخجیران رمندگان، سختی جاوید جمع آبده جانوران وحشی رمندگان دد و دام
فرانسوی چتر
دیگ افراز
ادویه ها، گیاهانی که برای خوش طعم، خوش مزه یا خوش بو کردن غذا به کار می روند، در پزشکی دواها
اوّل ها، نخستینها، جمع واژۀ اوّل
جمع واژۀ قابله، زنی که هنگام زاییدن زن آبستن بچۀ او را می گیرد، ماما، دایه، قابل
جمع قابله، مانافان ماماها
جانوران وحشی
توبه کننده
ویژگی باران تند و شدید
باران تند و شدید
توبه کننده