پوست دباغی شده، چرم، برای مثال بر همه عالم همی تابد سهیل / جایی انبان می کند جایی ادیم (سعدی - ۱۵۷)، پوست، کنایه از روی چیزی، سطح، برای مثال ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱ - ۳۳)
پوست دباغی شده، چرم، برای مِثال بر همه عالم همی تابد سهیل / جایی انبان می کند جایی ادیم (سعدی - ۱۵۷)، پوست، کنایه از روی چیزی، سطح، برای مِثال ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱ - ۳۳)
آنچه در جنگ به قهر و غلبه از دشمن بگیرند، غنیمت، دشمن، برای مثال خویشتن دارد او دو هفته نگاه / هم بر آن سان که از غنیم غنیم (ابوحنیفۀ اسکافی - شاعران بی دیوان - ۵۹۲)
آنچه در جنگ به قهر و غلبه از دشمن بگیرند، غنیمت، دشمن، برای مِثال خویشتن دارد او دو هفته نگاه / هم بر آن سان که از غنیم غنیم (ابوحنیفۀ اسکافی - شاعران بی دیوان - ۵۹۲)
در عبری بمعنی کومۀ خرابی، یکی از شهرهای کنعانیان که یوشعآن را مفتوح گردانید ابراهیم نیز چادر خود را در میانۀ عای و بیت ایل بر پا نمود و مسافت میانۀ این دو شهر بقدری بود که امکان داشت کمینگاهی به طرف غربی عای فراهم کرده که مردان و اهالی بیت ایلش نتوانند دید، عای در مشرق بیت ایل و به مسافت نه میل به شمال اورشلیم واقع و محل موضعش فعلاً به خرابۀ حیان معروف است و عای 38 مرتبه در کتاب مقدس وارد گشته است شهری در کوهستان یهودا صحیفۀ یوشع 15:5 و بعضی برآنند که همان خرابه الجیف است و دیگران برآنند که الغوین است که به مسافت 10 میل بجنوب غربی حبرون الخلیل مانده واقع است، (قاموس کتاب مقدس)
در عبری بمعنی کومۀ خرابی، یکی از شهرهای کنعانیان که یوشعآن را مفتوح گردانید ابراهیم نیز چادر خود را در میانۀ عای و بیت ایل بر پا نمود و مسافت میانۀ این دو شهر بقدری بود که امکان داشت کمینگاهی به طرف غربی عای فراهم کرده که مردان و اهالی بیت ایلش نتوانند دید، عای در مشرق بیت ایل و به مسافت نه میل به شمال اورشلیم واقع و محل موضعش فعلاً به خرابۀ حیان معروف است و عای 38 مرتبه در کتاب مقدس وارد گشته است شهری در کوهستان یهودا صحیفۀ یوشع 15:5 و بعضی برآنند که همان خرابه الجیف است و دیگران برآنند که الغوین است که به مسافت 10 میل بجنوب غربی حبرون الخلیل مانده واقع است، (قاموس کتاب مقدس)