- انگیخته
- جنبانیده، بلند ساخته بر کشیده، وا داشته تحریک شده، جهانیده، شورانیده
معنی انگیخته - جستجوی لغت در جدول جو
- انگیخته
- برانگیخته، تحریک شده، وادار شده
![تصویری از انگیخته](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/5/2/amd-0015212.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از انگیختن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/5/1/amd-0035105.jpg)
واداشتن، تحریک کردن، شوراندن
پدید آوردن، نقش برجسته ساختن، زنده کردن دوباره
جنباندن از جای، به جنبش آوردن، برجهانیدن، بلندکردن
پدید آوردن، نقش برجسته ساختن، زنده کردن دوباره
جنباندن از جای، به جنبش آوردن، برجهانیدن، بلندکردن
![تصویری از انگیختن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/2/9/mon-0002983.jpg)
جمع شده فراهم آمده، پس انداز شده ذخیره شده، دوباره درست شده تجدید شده مجددا کامل شده، پولی است که در بانکها برای احتیاط ذخیره میشود
![تصویری از اندوخته](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/0/5/7/amd-0005742.jpg)
ذخیره، پس اندازشده، در بانکداری پولی که در شرکت ها یا بانک ها برای احتیاط ذخیره می کنند، رزرو
آلتی چوبین چهار شاخه دارای دسته ای بلند که کشاورزان با آن خرمن کوفته را بباد دهند تا از کاه جدا گردد چهار شاخ افشون هسک
![تصویری از انگختن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/5/1/amd-0035104.jpg)
انگیختن، واداشتن، تحریک کردن، شوراندن، پدید آوردن، نقش برجسته ساختن، زنده کردن دوباره، جنباندن از جای، به جنبش آوردن، برجهانیدن، بلندکردن
وسیلۀ چوبی چهارشاخه با دستۀ بلند که برزگران با آن خرمن کوفته شده را به باد می دهند تا دانه از کاه جدا شود، چهارشاخ، افشون، هسک، هید، چک