- انگادن
- تصور کردن، پنداشتن
معنی انگادن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گیاهی از تیره ّ چتریان که علفی است و پایا میباشد. این گیاه در اکثر صحاری ایران فراوانست. ارتفاعش 2 تا 5، 2 متر و ریشه اش راست و ستبر است ابر کبیر حلتیت انجدان انگوزاکما انگیان
پنداشتن تصور کردن گمان کردن
انجدان، گیاهی با ساقه های ستبر و میان تهی، برگ های سوراخ دار، گل های چتری، میوۀ سیاه و بدبو و ریشۀ راست و ستبر که از آن صمغی تلخ می گیرند، انگژه، انگوژه، رافه، انگژد، انگیان
انگاشتن، انگاردن، انگاریدن، پنداشتن، گمان کردن، خیال کردن، تصور کردن
تصور کردن، فرض کردن
تصور، پیش فرض، فرضیه، فرض، نظریه
تصور، ریاضی، تجسم، تخیل
ذخیره کردن
ایستادن قیام کردن برخاستن، مقاومت کردن، پایدار ماندن در خدمت ایستادن دیری خدمت ماندن در خدمت ایستاد ن دیری خدمت کردن، اقامت کردن ماندن، مصمم شدن عزم کردن قصد کردن، توقف کردن، یا استادن به کاری. مشغول شدن به آن و ورزیدن آن
آکنده، پرساختن
زنگله که زنان بر پای بندند جلاجل
ماده ایست که از براده آهن سازند. طرز تهیه آن چنین است: براده آهن را با آب خیس کنند و بر روی صفحه آهنی تنک سازند و بگذارند تا خشک شود. سپس بکوبند و بپزند آنچه بماند باز نم کنند و خشک سازند و همچنین تا همه برنگ زعفران گردد در طب قدیم مستعمل بود زعفران الحدید
زنگوله جلاجل
نبرد کردن
سخن گفتن
انداختن، بر زمین زدن
از پا در آمدن، سقط شدن، پرت شدن
ریزه ریزه کردن ریز ریز کردن، بیرون کشیدن، استره زدن در حجامت بریدن، آزردن زخم زدن
پارسی تازی شده انگدان از گیاهان دارویی اشتر غاز گلوپر، نام روستایی است نزدیک کاشان انگدان
پرکردن، انبار کردن
آفریدن، انباشتن، روی هم گذاشتن
مالیدن چیزی روی چیز دیگر
تعجب کردن، از روی شک سخنی گفتن
سست آهنگی (آهنگ قصد)
گیاهی از تیره ّ چتریان که علفی است و پایا میباشد. این گیاه در اکثر صحاری ایران فراوانست. ارتفاعش 2 تا 5، 2 متر و ریشه اش راست و ستبر است ابر کبیر حلتیت انجدان انگوزاکما انگیان
حساب کردن محسوب داشتن: (درجه ویرا محسوب نکرد و بنه انگشت) (طبقات انصاری)
عسل، شیرین
هنگامه مجمع و انجمن بازیگران و قصه خوانان
گمان بردن، پنداشتن، گمان کردن، ظن بردن، تقدیر کردن
پنداشتن تصور کردن گمان کردن
تصور، سرگذشت
پندار وهم گمان. یا علم انگارش علم ریاضی