جدول جو
جدول جو

معنی انچخت - جستجوی لغت در جدول جو

انچخت
(اَ چَ)
طمع و توقع. (برهان قاطع) (از هفت قلزم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انجخت
تصویر انجخت
الجخت، طمع، امید، چشمداشت
فرهنگ فارسی عمید
(اَ / اِ / اُچَ)
طمع. (فرهنگ اسدی نخجوانی) (فرهنگ اوبهی). طمع، و بکسر نیز گفته اند. (از شرفنامۀ منیری). امید. (فرهنگ اسدی چ پاول هورن). طمع و امید. (فرهنگ جهانگیری). طمع و حاجت و امید و چشمداشت. (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا). شعوری در فرهنگ خود (ج 1 ورق 330 الف) به همین معنی چخت (بی الف و لام) آورده است. انتظار:
جز این بودم امید جزین داشتم الچخت
ندانستم کز دور گواژه زندم بخت.
کسائی (از فرهنگ اسدی).
به الچخت خود را میفکن بدام
میان دلیران شوی نیکنام.
فردوسی (از آنندراج و انجمن آرا).
یگانه شیخ ابواسحاق شاهی
که انس و جن بدو دارند الچخت.
شمس فخری (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
(اَ فَ)
سرمایه. سود. (ناظم الاطباء) ، سست و کاهل شدن از کاری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). سست و کسل شدن از کار. (از اقرب الموارد) ، فرونشستن آماس. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، باز شدن اجزای جسمی از یکدیگر. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از الچخت
تصویر الچخت
طمع امید چشمداشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الچخت
تصویر الچخت
((اَ چَ))
طمع، امید، چشمداشت
فرهنگ فارسی معین