جدول جو
جدول جو

معنی انقریه - جستجوی لغت در جدول جو

انقریه
پرند موی
تصویری از انقریه
تصویر انقریه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخدریه
تصویر اخدریه
گوش خر از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثیریه
تصویر اثیریه
مونث اثیری، جمع اثیریات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکثریه
تصویر اکثریه
بیشینه مهیستی
فرهنگ لغت هوشیار
درختی از تیره گزنه ها جزو دسته توتها که بلندیش تا 12 متر میرسد و بر خلاف توت یک پایه است و گلهای نر و ماده اش بر روی یک درخت است تین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انانیه
تصویر انانیه
منی خود بینی خودخواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندایه
تصویر اندایه
ماله بنایی که با آن گل یا گچ بدیوار مالند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتریگ
تصویر انتریگ
فتنه و فساد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتریک
تصویر انتریک
در اصطلاح عامیانه شیطنت، دسیسه، خدعه فرانسوی دستان (دسیسه)
فرهنگ لغت هوشیار
خلاشه و خاشاکی که پس از پوشش خانه بر بام اندازند تا بر بالای آن خاک و گل ریزند و بیندایند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندرنه
تصویر اندرنه
داخل و باطن، امعا و احشا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقوزه
تصویر انقوزه
انغوزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقلیس
تصویر انقلیس
یونانی تازی گشته مار ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقلیا
تصویر انقلیا
لاتینی (ک) شنگار از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی شده بلادر از گیاهان (بلادر پارسی است این گیاه را به هندی بلاوه خوانند) انقردیا
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی شده بلا در از گیاهان (بلا در پارسی است این گیاه را به هندی بلاوه خوانند) بلادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقراض
تصویر انقراض
رفتن و درگذشتن، بسر آمدن مدت، سپری شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشعریه
تصویر اشعریه
اشعری، از فرقه های اهل سنت، پیرو ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری که معتقد به جبر بوده و با خردگرایی مخالف بودند، جمع اشاعره، پیرو فرقۀ اشعری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انقراض
تصویر انقراض
از میان رفتن، نابود شدن، بریده شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انگریز
تصویر انگریز
گیاهی پر خار و دارای گل های زرد
انگلیس، تلفظ دیگر از نام انگلیس که در هندوستان از زبان پرتغالی گرفته شده و بعد در بعضی کشورهای اسلامی هم متداول شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انگرده
تصویر انگرده
غژم، غژمه، دانۀ انگور که از خوشه جدا شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عبقریه
تصویر عبقریه
مونث عبقری برجستیگ، ازدایش (نبوغ) مونث عبقری مونث عبقری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنقریط
تصویر عنقریط
یونانی تازی گشته سر هشتپا از آبزیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنقریب
تصویر عنقریب
بهمین زودی، بهمین نزدیکی، بزودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنصریه
تصویر عنصریه
نژاد پرستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قناریه
تصویر قناریه
اسپانیایی تازی گشته از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
پیروان حمید الدین ناصر بن خسرو علوی فرا خوان بزرگ هفت گرایان در خراسان و تبرستان درهمهایی که ملک صلاح الدین ضرب کرده و نصف آنرا نقره خال و نصف رامس (بتساوی) داد و این درهمها در مصر و شام شایع شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقراض
تصویر انقراض
((اِ قِ))
از میان رفتن، برچیده شدن، سپری شدن
فرهنگ فارسی معین
((اَ))
وقایع و حوادث مختلفی که به وسیله آن ها مطلب اصلی پرورانده شود و گره یک قطعه را تشکیل دهد و بیننده را جلب کند و احساسات و عواطف را در او بیدار و تحریک کند
فرهنگ فارسی معین
((اَ رَ یا رِ))
خلاشه و خاشاکی که پس از پوشش خانه بر بام اندازند تا بر بالای آن خاک و گل ریزند و بیندایند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انبرده
تصویر انبرده
((اَ بَ دِ))
تپه، تل
فرهنگ فارسی معین
خلاشه و خاشاک و پوشال که در سقف خانه روی پرواز می ریزند و بعد بالای آن را با گل و خاک و کاهگل می پوشانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انجیره
تصویر انجیره
سوراخ، سوراخ معقد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انقراض
تصویر انقراض
Extinction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
исчезновение
دیکشنری فارسی به روسی