جدول جو
جدول جو

معنی انصراف - جستجوی لغت در جدول جو

انصراف
برگشتن از تصمیم، بازگشتن، چشم پوشی
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
فرهنگ فارسی عمید
انصراف
(اِ)
برگشتن و بازماندن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بازگشتن. (تاج المصادر بیهقی) (مجمل اللغه) (ترجمان القرآن جرجانی). انکفاء. (از اقرب الموارد). بازگشتن و مراجعت و انقلاب. (غیاث اللغات) (آنندراج). واگشتن. انصفاق. بازگشتن از جایی. بازگشتن از رای و عقیدتی. بازگشتن از قصدی. (یادداشت مؤلف) ، اندک اندک شیر خورانیدن راعی بره و بزغاله را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). اندک اندک شیر خورانیدن شبان بره را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
انصراف
برگشتن و بازماندن
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
فرهنگ لغت هوشیار
انصراف
((اِ ص ِ))
بازگشتن، مراجعت کردن، باز ماندن، از عقیده خود برگشتن
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
فرهنگ فارسی معین
انصراف
برگشت، چشم پوشی
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
فرهنگ واژه فارسی سره
انصراف
اعراض، پشیمانی، تغییرعقیده، عدول
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انحراف
تصویر انحراف
دور شدن یا جدا شدن از راه ها، اصول، معیارها و یا روش های تعیین شده، کج شدگی، خم شدگی، در ریاضیات فاصلۀ مقادیر داده ها از مقدار میانگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انصرام
تصویر انصرام
بریده شدن، قطع شدن، منقطع شدن
فرهنگ فارسی عمید
ورتکی ورگرایی، خم شدن کج شدن، کج روی کج راهی بی فرمانی اریب رفتن اریبیدن: گام های مردم شوریده خود هم زگام دیگران پیدا بود یک قدم چون رخ روانه تا نشیب یک قدم چون فیل رفته براوریب (مولانا جلال الدین) کژ خویی کژ رفتاری خم شدن کج شدن کژ شدن، کج رفتن اریب رفتن، بگشتن از راه گشتن میل کردن، یا انحراف اخلاقی. از اصول اخلاقی دست کشیدن و کارهای ناشایست کردن، کجروی کج راهی، جمع انحرافات. یا انحراف فکر. کژی اندیشه کج اندیشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انصرام
تصویر انصرام
قطع شدن، جدا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انصراح
تصویر انصراح
هویدا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
((اِ حِ))
کج شدن، کج رفتن، از راه راست منحرف شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انصرام
تصویر انصرام
((اِ ص ِ))
بریده شدن، قطع شدن، بریدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
کژدیسگی، لغزش، کجروی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
Aberration, Defection, Deflection, Deviation, Digression, Divergence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
aberration, désertion, déflexion, déviation, digression, divergence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
penyimpangan, pembelotan, defleksi, deviasi, perbedaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
বিচ্যুতি , দেশত্যাগ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
kupotoka, kutoroka, mabadiliko, mtemo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
sapma, firar
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
일탈 , 탈영 , 편향 , 편차 , 분기
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
異常 , 脱藩 , 偏向 , 偏差 , 脱線 , 分岐
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
סטייה , עריקות , סִטְרוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
विकृति , विद्रोह , विचलन , भिन्नता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
відхилення , дезертирство , розбіжність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
ความผิดปกติ , การหลบหนี , การเบี่ยงเบน , ความแตกต่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
afwijking, desertie, divergentie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
aberración, deserción, deflexión, desviación, digresión, divergencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
aberrazione, diserzione, deflessione, deviazione, digressione, divergenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
aberração, deserção, deflexão, desvio, digressão, divergência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
偏差 , 叛逃 , 偏转 , 偏离 , 分歧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
odchylenie, dezerterstwo, dygresja, rozbieżność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
Abweichung, Desertion, Ablenkung, Abschweifung, Divergenz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
отклонение , дезертирство , расхождение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
انحراف , منحرف ہونا
دیکشنری فارسی به اردو