جدول جو
جدول جو

معنی انصراف

انصراف(اِ)
برگشتن و بازماندن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بازگشتن. (تاج المصادر بیهقی) (مجمل اللغه) (ترجمان القرآن جرجانی). انکفاء. (از اقرب الموارد). بازگشتن و مراجعت و انقلاب. (غیاث اللغات) (آنندراج). واگشتن. انصفاق. بازگشتن از جایی. بازگشتن از رای و عقیدتی. بازگشتن از قصدی. (یادداشت مؤلف) ، اندک اندک شیر خورانیدن راعی بره و بزغاله را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). اندک اندک شیر خورانیدن شبان بره را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا