- انزجار
- باز ایستادن، منع شدن، نهی شدن، وازده شدن، تنفر، اکراه
معنی انزجار - جستجوی لغت در جدول جو
- انزجار
- اظهار نفرت و بیزاری کردن، نفرت، بیزاری
- انزجار ((اِ ز ِ))
- دوری کردن، رمیدن، بیزار بودن، رمیدگی، نفرت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پکش، پکیدن، تراکش، ترکش، ترکیدن
سپید گردیدن آخر شب، روشن شدن صبح، رسیدن بلاها از هر سو، ترکیدن بمب
واکنش شیمیایی بسیار سریع که ضمن آن مقادیر زیادی گاز و گرما تولید می شود، روان شدن آب، شکافته شدن، سپیده دم شدن
Deflation, Detonation, Outburst
дефляция , взрыв , вспышка
Deflation, Detonation, Ausbruch
дефляція , вибух
deflacja, detonacja, wybuch
膨胀 , 爆炸 , 爆发
deflação, detonação, explosão
deflazione, detonazione, scoppio
deflación, detonación, arrebato
déflation, détonation, explosion
deflatie, detonatie, uitbarsting
เงินเฟ้อ , การระเบิด , การปะทุ
deflasi, ledakan
تحالفٌ , قدّر , فضّل
मूल्य-संकोचन , विस्फोट , उभार
אינפלציה , פיצוץ , פִּרצוּת
物価の引き下げ , 爆発
디플레이션 , 폭발
enflasyon düşüşü, patlama
kupungua kwa bei, mlipuko
মুদ্রাস্ফীতি , বিস্ফোরণ
افراطیت , دھماکہ
بخشش کردن
یاخته ساختن (یاخته حجره)، زمینخواری، پناهیدن
بازداشتن، بازایستادن، شکنجه دادن سگ را
هم ستیزی، دست زیر چانه زدن، خواب از چشم در رفتن
هماهنگی
ویژه سازی