جدول جو
جدول جو

معنی انزجار - جستجوی لغت در جدول جو

انزجار
باز ایستادن، منع شدن، نهی شدن، وازده شدن، تنفر، اکراه
تصویری از انزجار
تصویر انزجار
فرهنگ لغت هوشیار
انزجار
اظهار نفرت و بیزاری کردن، نفرت، بیزاری
تصویری از انزجار
تصویر انزجار
فرهنگ فارسی عمید
انزجار
((اِ ز ِ))
دوری کردن، رمیدن، بیزار بودن، رمیدگی، نفرت
تصویری از انزجار
تصویر انزجار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انفجار
تصویر انفجار
پکش، پکیدن، تراکش، ترکش، ترکیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
سپید گردیدن آخر شب، روشن شدن صبح، رسیدن بلاها از هر سو، ترکیدن بمب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
((اِ فِ))
سپیده دم شدن، روان شدن آب، ترکیدن و باز شدن سر چیزی، ترکیدن بمب
فرهنگ فارسی معین
واکنش شیمیایی بسیار سریع که ضمن آن مقادیر زیادی گاز و گرما تولید می شود، روان شدن آب، شکافته شدن، سپیده دم شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
Deflation, Detonation, Outburst
دیکشنری فارسی به انگلیسی
дефляция , взрыв , вспышка
دیکشنری فارسی به روسی
Deflation, Detonation, Ausbruch
دیکشنری فارسی به آلمانی
дефляція , вибух
دیکشنری فارسی به اوکراینی
deflacja, detonacja, wybuch
دیکشنری فارسی به لهستانی
膨胀 , 爆炸 , 爆发
دیکشنری فارسی به چینی
deflação, detonação, explosão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
deflazione, detonazione, scoppio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
deflación, detonación, arrebato
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
déflation, détonation, explosion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
deflatie, detonatie, uitbarsting
دیکشنری فارسی به هلندی
เงินเฟ้อ , การระเบิด , การปะทุ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تحالفٌ , قدّر , فضّل
دیکشنری فارسی به عربی
मूल्य-संकोचन , विस्फोट , उभार
دیکشنری فارسی به هندی
אינפלציה , פיצוץ , פִּרצוּת
دیکشنری فارسی به عبری
物価の引き下げ , 爆発
دیکشنری فارسی به ژاپنی
디플레이션 , 폭발
دیکشنری فارسی به کره ای
enflasyon düşüşü, patlama
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
kupungua kwa bei, mlipuko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
মুদ্রাস্ফীতি , বিস্ফোরণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
افراطیت , دھماکہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از انزار
تصویر انزار
بخشش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتجار
تصویر احتجار
یاخته ساختن (یاخته حجره)، زمینخواری، پناهیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازدجار
تصویر ازدجار
بازداشتن، بازایستادن، شکنجه دادن سگ را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتجار
تصویر اشتجار
هم ستیزی، دست زیر چانه زدن، خواب از چشم در رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسجام
تصویر انسجام
هماهنگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انحصار
تصویر انحصار
ویژه سازی
فرهنگ واژه فارسی سره