جدول جو
جدول جو

معنی اندوته - جستجوی لغت در جدول جو

اندوته
اندوخته، ذخیره
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اندوهه
تصویر اندوهه
یاد اندوه های گذشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
غم، غصه، دلگیری، گرفتگی دل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندوده
تصویر اندوده
اندود شده، کاهگل مالی شده، آب زرداده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندوخته
تصویر اندوخته
ذخیره، پس اندازشده، در بانکداری پولی که در شرکت ها یا بانک ها برای احتیاط ذخیره می کنند، رزرو
فرهنگ فارسی عمید
(اَ تَ / تِ)
گردکرده و جمعکرده. (مؤید الفضلاء). حاصل شده و یافته شده و کسب شده و بدست آورده شده. (ناظم الاطباء). الفغده. الفنجیده. نهاده. برنهاده. (یادداشت مؤلف). جمعشده. فراهم آمده، تأسف. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). لهف. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ / دِ)
اندودکرده شده. (ناظم الاطباء). اندودکرده. انداییده. (فرهنگ فارسی معین).
- اندوده آستین، یعنی آستین برزده و ورمالیده. (شرفنامۀ منیری).
- اندوده پوست، آنچه پوستش را اندوده باشند:
چو خرما بشیرینی اندوده پوست
چو بازش کنی استخوانی دروست.
(بوستان).
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
بنفشه. (آنندراج) (ناظم الاطباء).
اندوه. غم. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(اَ ژَ / ژِ)
بنفشه.
لغت نامه دهخدا
(اَ شَ /شِ)
بنفشه. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(اَ هََ/ هَِ)
یاد از غمهای گذشته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ دُ تَ / تِ)
ساخته. (فرهنگ اوبهی). مخفف اندوخته
لغت نامه دهخدا
جمع شده فراهم آمده، پس انداز شده ذخیره شده، دوباره درست شده تجدید شده مجددا کامل شده، پولی است که در بانکها برای احتیاط ذخیره میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوده
تصویر اندوده
اندود کرده انداییده، مطلا و مفضض شده، تدهین شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
غم و غصه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوزه
تصویر اندوزه
اندوه غم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوده
تصویر اندوده
((اَ دِ))
مالیده شده، آغشته شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندوزه
تصویر اندوزه
((اَ زِ))
اندوه، غم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندوخته
تصویر اندوخته
((اَ تِ))
جمع شده، پس انداز شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
غم، غصه، انده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندوخته
تصویر اندوخته
ذخیره
فرهنگ واژه فارسی سره
پس انداز، تدارک، توشه، تهیه، ذخیره
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
Sorrow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
tristesse
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اندود کردن سطح اتاق و یا دیوارها با مخلوطی از گل و پهن گاو
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
печаль
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
Trauer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
смуток
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
smutek
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
悲伤
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
tristeza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
dolore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
tristeza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
verdriet
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اندوه
تصویر اندوه
ความโศกเศร้า
دیکشنری فارسی به تایلندی