جدول جو
جدول جو

معنی انحمال - جستجوی لغت در جدول جو

انحمال(اِ مِ)
ورغلانیده شدن در کاری. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برانگیخته شدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اندمال
تصویر اندمال
خوب شدن و بهبود یافتن زخم و جراحت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
از میان رفتن و برچیده شدن یک اداره یا بنگاه، برچیدگی، در علم شیمی حل شدن ماده ای در حلال، مثل حل شدن قند یا نمک در آب، گشوده شدن گره، باز شدن
فرهنگ فارسی عمید
(اِ مِ)
ترنجیدن و باریک و نزار شدن.
لغت نامه دهخدا
(اِ)
جمله کردن و جمع و کرده (شاید: گروه) شدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ)
گشاده گردیدن گره. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گشاده شدن. (تاج المصادر بیهقی) (غیاث اللغات). حل شدن. بازشدن. گشوده شدن (گره و مانند آن). (فرهنگ فارسی معین). یقال: انحلت العقده. (ناظم الاطباء). انتقاض. (از اقرب الموارد) ، غارت شدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از انشمال
تصویر انشمال
دامن برچیدن، چستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انحماق
تصویر انحماق
نابخردی، گولیدن (احمق شدن)، فروتنی، سرد بازاری
فرهنگ لغت هوشیار
نیارش، بر چیده شدن، به هم خوردن، باز شدن گشوده شدن، برچیدگی، پراکنش پیوسته تفرق اتصالی) پراکنش خرده ها (اجزاء) بی آن که ویژگی خود را از دست دهند حل شدن باز شدن گشوده شدن، برچیده شدن تعطیل شدن متلاشی شدن، ضعف فتور استرخا، برچیدگی تعطیل، جمع انحلالات
فرهنگ لغت هوشیار
سر به هم آوردن زخم، به شدن بهبودی یافتن به شدنبهبود یافتن (زخم) سر بهم آوردن (جراحت)، بهبود سر بهم آوردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انطمال
تصویر انطمال
دزد انبازی (انبازی شرکت) همدستی با دزدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندمال
تصویر اندمال
((اِ دِ))
بهتر شدن، بهبود یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
((اِ حِ))
حل شدن، گشوده شدن، از هم پاشیدن، ضعف، سستی، تعطیل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
تصفيةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
Dissolution
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
dissolution
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
용해
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
تحلیل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
çözülme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
kuyeyuka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
দ্রবীকরণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
התמוססות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
溶解
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
oplossing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
विघटन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
pelarutan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
การละลาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
disolución
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
dissolução
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
溶解
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
rozpuszczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
розчинення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
Auflösung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
растворение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انحلال
تصویر انحلال
dissoluzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی