جدول جو
جدول جو

معنی انحلال

انحلال(اِ مِ)
گشاده گردیدن گره. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گشاده شدن. (تاج المصادر بیهقی) (غیاث اللغات). حل شدن. بازشدن. گشوده شدن (گره و مانند آن). (فرهنگ فارسی معین). یقال: انحلت العقده. (ناظم الاطباء). انتقاض. (از اقرب الموارد) ، غارت شدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا