جدول جو
جدول جو

معنی انجول - جستجوی لغت در جدول جو

انجول
(اَ)
دهی است از بخش قاین شهرستان بیرجند با 140 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن زعفران است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
انجول
انجیلی
تصویری از انجول
تصویر انجول
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گلیمی که چهار گوشۀ آن را بالاتر از سطح زمین به چهار میخ ببندند و به صورت تخت بر آن بنشینند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنجول
تصویر پنجول
چنگال، پنجۀ درندگان، پنجۀ گربه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انجوج
تصویر انجوج
عود هندی، درختی با چوب قهوه ای رنگ که هنگام سوختن بوی خوش می پراکند و معمولاً در هند و هندوچین می روید، سندهان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انجیل
تصویر انجیل
هر یک از چهار کتاب نوشته شده توسط متّی، مرقس، لوقا و یوحنا در شرح زندگانی حضرت عیسی، مژده، بشارت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انجوخ
تصویر انجوخ
چین و چروک پوست بدن یا چین خوردگی پوست چهره در اثر پیری، انجخ، نجوغ، برای مثال شدم پیر بدینسان و تو هم خود نه جوانی / مرا سینه پرانجوخ و تو چون سخت کمانی (رودکی - ۵۳۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انگول
تصویر انگول
انگل، انگشتان دست
انگله، دکمه، منگوله، حلقه، جادکمه، انگل، انگیل
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
جمع واژۀ نجل. (از اقرب الموارد). فرزندان. نسلها. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به نجل شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
نجیل گذاشتن ستور را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). به نجیل گذاشتن ستور را و نجیل نوعی گیاه شور است. (از آنندراج). رها کردن ستور را در نجیل. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
(اَ)
تخت مانندی از گلیم که بر چهارچوبه ای بامیخ محکم کرده باشند و بر روی آن نشینند چنانکه در زنگبار معمول است. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
جانورکی است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
چوب عود باشد و بهترین وی آن است که در ته آب نشیند، گویند عود بیخ درختی است که آنرا میکنند و در زیر خاک دفن میکنند تا مدتی معین، بعد ازآن بر می آورند، پوسیدۀ آنرا میتراشند باقی عود خالص می ماند و بوی معطری دارد. بهترین آن مندلی باشد و آن جزیره ای است. (از برهان قاطع) (از هفت قلزم) (از آنندراج) (از انجمن آرا). عود. (فرهنگ فارسی معین) (مهذب الاسماء). چوب عود. (ناظم الاطباء). درخت عود. (از شعوری ج 1 ورق 101 ب). ج، اناجیج. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(غُ)
جانوری است مجهول الحقیقه. (منتهی الارب) (آنندراج). دابه ای است که حقیقت آن معلوم نیست. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
اهاب منجول، پوست شکافتۀ بازکرده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ جِ پُ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان آمل با 150 تن سکنه. آب آن از نهر شل پت و رود خانه هراز و محصول آن برنج وغلات و نیشکر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
انجرک. مرزنجوش. (یادداشت مؤلف).
لغت نامه دهخدا
(اَ)
انجیر. رجوع به انجیر شود، نالیدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی چ بینش ص 212). بانک کردن. (از مصادر زوزنی از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
نام کتب مقدس مسیحیان که اهم آنها چهار است: انجیل متی. انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا. ج، اناجیل. (فرهنگ فارسی معین). کتاب ترسایان. انگلیون. (صحاح الفرس). عهدجدید. صورهالحدیثه. (از ابن الندیم). کتاب عیسی علیه السلام. (یذکر و یؤنث، فمن انث اراد الصحیفه و من ذکر اراد الکتاب). (منتهی الارب). چهار انجیل قانونی داریم یعنی متی، مرقس، لوقا و یوحنا. انجیل یوحنا مثل سه انجیل دیگر نیست. انجیل متی، مرقس و لوقا هرکدام شرح مختصری از زندگانی و تعلیمات و مرگ و قیام مسیح بدست میدهند. در صورتی که انجیل یوحنا مختصری از اتفاقات مهم را که مربوط بزندگانی مسیح است نقل میکند به اضافۀ تعلیمات روحانی و اوامر او که در سایرین توجهی نشده و پیدا نمیشود. انجیل یوحنا مطلب الوهیت مسیح را بیش از سایرین متعرض شده و مقاومتی را که فریسیان نسبت به مسیح مینمودند و آنچه را که مسیح در هفتۀ آخرین قبل از صلیب شدنش فرمود و فقرۀ احیای ایلعاذر را بتفصیل مذکور میدارد. لکن بعضی از امور را مثل حکایت میلاد و صعود مسیح و عشاء ربانی و سایر عجایب و امثالی را که سایرین مذکور داشته اند او ترک نموده است دقت کامل در انجیل یوحنا این مسأله را روشن میسازد که وقایعی که در اناجیل سه گانه دیگر نقل شده خوانندگان یوحنا قبلاً به آن اطلاع داشته اند. از این جهت معلوم است که انجیل یوحنا قدری عقب تر از اناجیل دیگر نوشته شده است. سابقاً علما دریافتند که بیشتر مطالب و مندرجات در اناجیل متی، مرقس و لوقا یک یکنواخت است. بسیاری از قسمتهای این اناجیل متشابه یکدیگر و دارای همان وقایع و اطلاعات میباشد که در دیگریست، حتی سنخ و سیاق عبارت متحد است. ظاهراً جهت این است که منابع اطلاعات نویسندگان این اناجیل، مطالب و حقایقی بود که بوسیلۀ رسولان، شاگردان و مردم آن عصر ایراد و تکرار میشد و یک عنوان و شکل متحدی بعد از قیام مسیح داشت. بدون شک بعضی از این وقایع قبل از نوشته شدن اناجیل برشتۀ تحریر درآمد. برای اظهار و بیان آنکه کدام یک از اناجیل زودتر نوشته شده عقیدۀ محکم اینست که انجیل مرقس زودتر از همه نوشته شد و ظن قویست که استناد او پطرس رسول بود پس از آن متی و لوقانوشته شدند متی در نوشتن انجیل خود، مرقس و نسخۀ دیگری از گفته های مسیح را که شاید خودش تهیه کرده بود و قبلاً بزبان آرامی نوشته شده بود منبع اطلاعات خود قرار داد. لوقا نیز مرقس را مدرک قرار دارد و همان نسخۀ گفته های مسیح را بکار برد. اناجیل در قرن دوم معمول بوده از جمله یوستینس شهید آنها را در سال 140 م. بکار میبرد. اگرچه برخی نوشته ها بودند که مدعی صحت بوده و عمر و اعمال مسیح در آنها مسطور بود از آن جمله اناجیلی که به ابوکریفا یعنی جعلی موسوم است و تابحال باقی است ولی اینها حاوی اقسام غلطها و افسانه ها میباشد. از جمله دلایلی که بر صحت اناجیل میباشد، اولاً شهادت کاتبان قرن دوم و بعد از آن است. دوم اقتباساتی است که اجداد متقدمین از آنها نموده اند. سوم ترجمه های قدیم مانند ایتالیائی و پشیطو است که بقرن دوم منسوبند و در تمام نکات با همین انجیلی که در دست و فعلاً معمول است مطابق میباشد. (از قاموس کتاب مقدس). اناجیل متی، مرقس و لوقا مابین 7 تا 60 مسیحی وانجیل یوحنا در حدود 90 مسیحی نوشته شده. (از یادداشتهای مؤلف) : نزل علیک الکتاب بالحق مصدقاً لما بین یدیه و انزل التوریه والانجیل. (قرآن 3/3) فروفرستاد بر تو این نامه براستی و درستی گواهی استوار گیر، آن نامه ها را که پیش از این فرو فرستاد توریت موسی و انجیل عیسی از پیش. (کشف الاسرار ج 2 ص 1).
بزرق تو این بار غره نگردم
کز انجیل و توراه پیشم نخوانی.
منوچهری.
بحق توریه و انجیل... بیعت فرمانبریست. (تاریخ بیهقی).
کنم تفسیر سریانی ز انجیل
بخوانم از خط عبری معما.
خاقانی.
برجیس جاثلیق که انجیل دارد از بر
گفت از مدایح تو برون دفتری ندارم.
خاقانی.
این بیان اکنون چو خر در یخ بماند
چون نشاید بر جهود انجیل خواند.
مولوی.
بدین ای فرومایه دنیا مخر
چو خرما به انجیل عیسی مخر.
(بوستان).
نه از لات و عزی برآورد گرد
که توراه و انجیل منسوخ کرد.
(بوستان).
در انجیل آمده است. (گلستان سعدی چ شوریده ص 72).
- اهل انجیل، نصاری و پیروان حضرت عیسی. (ناظم الاطباء). و رجوع به قاموس کتاب مقدس شود، جمع واژۀ آنح. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به آنح شود
لغت نامه دهخدا
(پَ)
در تداول کودکان و زنان، صورتی از پنجه با ناخنهای تیز و دراز
لغت نامه دهخدا
(اَ)
بر وزن و معنی انجوخ است که چین و شکن روی و اندام باشد. (برهان قاطع). چین و شکن اندام و رو. (آنندراج). چینی که بر رو افتد از پیری و خادمان را نیز این چین بر روی افتد. (فرهنگ خطی). شکنج اندام. (شرفنامۀ منیری). انجوخ. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). انجغ. انجخ. شکنج. ترنجیدگی:
چو بر رویت از پیری افتاد انجوغ
نبینی دگر در دل خویش افروغ.
ابوشکور.
گردن رحم چون عضله ای است و انجوغ انجوغ است برهم نهاده. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). این کرم کودکان را بیشتر افتد و در شکنها و انجوغ شرج بسیار افتد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). انشناج، بانجوغ شدن. تشنیج، بانجوغ کردن. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
تصویری از پنجول
تصویر پنجول
پنجه گربه و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجال
تصویر انجال
فرزندان، نسلها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجوج
تصویر انجوج
عود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجوخ
تصویر انجوخ
چین و چروک پوست چین خوردگی پوست (بسبب پیری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجوغ
تصویر انجوغ
چین و چروک پوست چین خوردگی پوست (بسبب پیری)
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی شده مژده نامک مژده انجیر هر یک از چهار کتاب دینی مسیحیان، جمع اناجیل یا اهل انجیل. نصاری مسیحیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنجول
تصویر پنجول
((پَ))
ناخن دست انسان یا پنجه برخی از حیوانات مانند گربه، پلنگ و مانند آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انجال
تصویر انجال
جمع نجل، فرزندان، نسل ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انجیل
تصویر انجیل
((اِ))
هر یک از چهار کتاب دینی مسیحیان، متی، مرقس، لوقا و یوحنا، جمع اناجیل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگول
تصویر انگول
انگشت
فرهنگ فارسی معین
-روستایی از دهستان پایین لیتکوه آمل، -در مقام کنایه به زن.، انجیر، از انواع آن انجیر سفید و انجیر سیاه زودرس، انجیر
فرهنگ گویش مازندرانی
نرم نشده
فرهنگ گویش مازندرانی
پنجه، چنگ انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
کرم کلفت درون کاسه ی سر گوسفند نر یا درون کنده ی پوسیده ی
فرهنگ گویش مازندرانی