- امس
- دیروز، روزی از روزهای گذشته
معنی امس - جستجوی لغت در جدول جو
- امس
- دیروز
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بد مزه، مزه ندارد
یک چشم، گردنده، هموار
تباه انگیزی، شبانگاه کردن، در شبانگاه شدن
پابند وگرفتار
گرفتار، بیچاره
افسرده، جامد
پنجم پنجم
تاریک، مظلم، شب تار
آفتابی، توسن اسپ، تندخوی مرد
پابند، گرفتار، بیچاره، درمانده، برای مثال خدایگانا پامس به شهر بیگانه / فزون از این نتوانم نشست دستوری (دقیقی - لغت فرس - پامس)
پامس، پابند، گرفتار، بیچاره، درمانده
دور، ناپدید، ناپدید کننده، مرده دل
برماسنده بپساونده لمس کننده بپساونده
پنجم، پنجمین
خامس آل عبا: لقب حسین بن علی، امام سوم شیعیان
خامس آل عبا: لقب حسین بن علی، امام سوم شیعیان
شبانگاه
دم اسپی از گیاهان
منسوب به امسال امساله
منسوب به امسال، همین سال امسال
سال حاضر، سال جاری
روزه نامک برگه زمان بندی روزه
چنگ در زدن، باز ایستادن، خودداری کردن از خوردن غذا بازایست خود داشت وایستادن، زفتی، خشکی (یبوست) باز ایستادن، خودداری کردن از خوردن غذا، چنگ در زدن تشبث کردن، خاموش شدن، باز داشتن، نگاهداشتن، خودداری، کم خواری، بخل خست زفتی. یا امزجه در غذا. کم خوردن
پرواسیدن: به دست چیزی راسودن بسودن
فرونشستن چون فرونشستن آماس
پلاسها، جاده ها
مربوط به امسال، در سال جاری
سالی که در آن هستیم، سال جاری، در سالی که در آن هستیم، در سال جاری
خودداری از غذا خوردن، بخل، خست، زفتی، بازایستادن، چنگ درزدن