جدول جو
جدول جو

معنی امروزی - جستجوی لغت در جدول جو

امروزی
مربوط به امروز، مطابق معمول زمان، باب روز، مد روز
تصویری از امروزی
تصویر امروزی
فرهنگ فارسی عمید
امروزی
(اِ)
منسوب به امروز. (ناظم الاطباء) (آنندراج). امروزه امروزینه
لغت نامه دهخدا
امروزی
منسوب به امروز امروز ین، باب روز مد، آنکه مطابق معمول عصر رفتار کند: فلان مرد امروزی است، تازه جدید
فرهنگ لغت هوشیار
امروزی
معاصر
تصویری از امروزی
تصویر امروزی
فرهنگ واژه فارسی سره
امروزی
امروزین، آلامد، باب، مد، تازه، جدید، متجدد، نوپرست، نوگرا
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اپرویز
تصویر اپرویز
(پسرانه)
پرویز، از شخصیتهای شاهنامه، نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امروز
تصویر امروز
این روز، روزی که در آن هستیم، در روزی که در آن هستیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مروزی
تصویر مروزی
از مردم مرو، مرغزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امروزین
تصویر امروزین
امروزی، مربوط به امروز، مطابق معمول زمان، باب روز، مد روز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امروزه
تصویر امروزه
در این زمان، در این عصر
فرهنگ فارسی عمید
(مَرْ وَ)
لقب محمد بن احمد بن عبدالله مروزی قاسانی، مکنی به ابوزید فقیه بزرگ شافعی در قرن چهارم هجری. رجوع به ابوزید (محمدبن...) در ردیف خود شود
لقب احمد بن محمد بن الحجاج است. او در فقه بر مذهب احمد بن حنبل بود و از اوست: کتاب السنن بشواهد الحدیث. (از الفهرست ابن الندیم)
لقب ابراهیم بن احمد بن اسحاق مروزی خالد آبادی، مکنی به ابواسحاق فقیه قرن چهارم هجری است. رجوع به ابواسحاق (ابراهیم بن...) شود
مکنی به ابوالعباس و مشهور به ابن جبود. از شاعران عصر مأمون عباسی. رجوع به ابوالعباس مروزی در ردیف خود شود
لقب جعفر بن احمد، مکنی به ابوالعباس از مؤلفان قرن سوم هجری، رجوع به ابوالعباس مروزی در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
عودالبرق. قندول. دارشیشعان
لغت نامه دهخدا
(اَ)
روشنگری. افروختگی. رجوع به افروختن و افروزش شود
لغت نامه دهخدا
(اِ زَ/ زِ)
منسوب به امروز. امروزی، سرشتها. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(مَرْ وَ)
منسوب به مرو شاهجان. (از الانساب سمعانی) ، ساختۀ مرو، اهل مرو. از مرو. مرغزی: فأما الطعم والجوده. (فی ه الیابس من الفواکه) فان المروزی ه یفضله... (صور الاقالیم اصطخری در فصل شرح مرو شاهجان).
گرچه هر دو بر سر یک بازیند
هردو با هم مروزی ورازیند.
مولوی.
مروزی و رازی افتد در سفر
همره و همسفره پیش همدگر.
مولوی.
- مروزی را با رازی کار افتاده بودن، سر و کار با دشمن پیدا کردن:
به چاره سازی با خصم توهمی کوشم
که مروزی را کار اوفتاد با رازی.
سوزنی.
- امثال:
من رازی و او مروزی.
این مروزی و آن رازی. (امثال و حکم دهخدا).
مروزی را چه کار با رازی، رازی را چه کار با مروزی. (امثال و حکم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(اِ نَ / نِ)
منسوب به امروز. (ناظم الاطباء) (آنندراج). امروزین. (فرهنگ فارسی معین) :
از آن مه نیست امروزینه این جور
که دل بر دوستان دیرینه دارد.
میرخسرو (از آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(اِ)
این روز. روزی که در آن هستیم. (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء). همین روز. (فرهنگ فارسی معین). روز حاضر. الیوم:
ماریفنج اگرت دی بگزید
نوبت مار افعی است امروز.
شهید.
امروز بامداد مرا ترسا
بگشود باسلیق نه نشکرده.
کسایی.
بدل گفت رستم گر امروز جان
بماند به من زنده ام جاودان.
فردوسی.
شما جنگ ترکان مجویید کس
که این بد که من کردم امروز بس.
فردوسی.
صنما بی تو دلم هیچ شکیبا نشود
وگر امروز شکیبا شد فردا نشود.
منوچهری.
وگر وی را (مسعود را) امروز بر این نهاد یله کنم آنچه خواسته است...فرستاده آید. (تاریخ بیهقی).
لیکن وفا نیاید ازو فردا
امروز دید باید فردا را.
ناصرخسرو.
از غم فردا هم امروز ای پسر بیغم شود
هرکه در امروز روز اندیشۀ فردا کند.
ناصرخسرو.
باید که مرا امروزو امشب مهلت دهید. (فارسنامۀ ابن بلخی).
لغت نامه دهخدا
(اِ)
منسوب به امروز. (ناظم الاطباء). امروزی. امروزه. امروزینه:
ما بسازیم یکی مجلس امروزین
چون برون آید از مسجد آدینه خطیب.
منوچهری.
آسودن امروزین، رنج فردایین است.
(قابوسنامه).
- روز امروزین، روزی که در آن هستیم. همین امروز. همین زمان حاضر:
تا توانی شهریارا روز امروزین مکن
جز بگرد خم خرامش جز بگرد دن دنه.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابریزی
تصویر ابریزی
منسوب به ابریز ذهب ابریزی زربی غش زرساو ذهب خالص ذهب ابریزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپرویز
تصویر اپرویز
پیروزگر فاتح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیروزی
تصویر دیروزی
منسوب به دیروز دیروزین، تازه پدید آمده: طفل دیروزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهروزی
تصویر بهروزی
نیکبختی خوشبختی سعادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطروشی
تصویر اطروشی
سنگینی گوش کری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امروز
تصویر امروز
این روز، روزی که در آن هستیم، همین روز، روز حاضر
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به مرو: از اهل شهر مرو مروی: ناصر خسرو قبادیانی مروزی، ساخته شهر مرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امروزه
تصویر امروزه
این زمان این عهد همین عصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امروزینه
تصویر امروزینه
امروزین، تازه جدید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امروزین
تصویر امروزین
منسوب به امروز امروزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امروز
تصویر امروز
((اِ))
روزی که در آن هستیم، همین روز، این روز
امروز و فردا کردن: تعلل کردن، به دفع الوقت گذراندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امروزه
تصویر امروزه
((اِ زِ))
این زمان، این عهد، همین عصر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بهروزی
تصویر بهروزی
توفیق، سعادت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افروزش
تصویر افروزش
اشتعال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امروزین
تصویر امروزین
معاصر، مدرن
فرهنگ واژه فارسی سره
امروز
فرهنگ گویش مازندرانی
امروزه، متعلق به امروز، مربوط به امروز
فرهنگ گویش مازندرانی