جدول جو
جدول جو

معنی الکلیسم - جستجوی لغت در جدول جو

الکلیسم
مصرف پیوسته خمر، اعتیاد به الکل، در پزشکی اختلال در دستگاه های عصبی و گوارشی در اثر معتاد شدن به نوشابه های الکلی، مسمومیت الکلی
تصویری از الکلیسم
تصویر الکلیسم
فرهنگ فارسی عمید
الکلیسم
فرانسوی ملگرایی
تصویری از الکلیسم
تصویر الکلیسم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از الکلی
تصویر الکلی
کسی که عادت به نوشیدن الکل دارد، آنچه دارای الکل باشد مثلاً نوشیدنی الکلی، آغشته به الکل مثلاً دستم الکلی شد
فرهنگ فارسی عمید
(اَ گُ)
رجوع به مادۀ قبلی شود
لغت نامه دهخدا
(اِ کِ)
در جامه، علم. صراح. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ)
شاعر یونان قدیم. در توریوم بدنیا آمد و در سال 360 قبل از میلاد در آتن بتدریس اشتغال ورزید. از 245 فکاهی که بنظم آورد تنها چند فقره بدست رسیده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 1 ص 332)
پیشوای مذهبی رومی است. در 350 میلادی بدنیا آمد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 1 ص 332)
کشیش نصاری درقرن پنجم میلادی. (از قاموس الاعلام ترکی ج 1 ص 332)
الکسیس چهارم، امپراطور بیزانس (1203- 1204 میلادی). پسر اسحاق دوم. وی بکمک صلیبیان بسلطنت رسید (1203 میلادی) و پدرش را از زندان رهانید و سرانجام پس از شش ماه حکومت بوسیلۀ الکسیس دوکاس مورزوفل گرفتار و کشته شد (1204 میلادی). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 1 ص 332 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ کَ)
مارماهی. (منتهی الارب) (تذکرۀ داود ضریر انطاکی) (ناظم الاطباء) (از المعرب جوالیقی ص 338). انقلیس. جری. جریث. حنکلیس. جنکلیز. (یادداشت مؤلف) ، محسوب. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
کاهن بزرگ یهودیان. وی این منصب را بطور غیرقانونی بکمک آنتیوکوس اوپاتور حکمران سوریه (162- 163 میلادی) بدست آورد و در عرض سه سال حکومت فلسطین را دچار مصائبی کرد. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 1 ص 334 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ کُ)
منسوب به الکل.
لغت نامه دهخدا
تصویری از الکلیک
تصویر الکلیک
ملدار، ملگرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الکلی
تصویر الکلی
عادت داشتن به خوردن الکل
فرهنگ لغت هوشیار
روستایی در قائم شهر، مرتع و آبادیی از توابع لفور
فرهنگ گویش مازندرانی