جدول جو
جدول جو

معنی الکایی - جستجوی لغت در جدول جو

الکایی
از خاندان های مقیم در روستاهای ناندل دلارستاق آمل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسکافی
تصویر اسکافی
از مردم اسکاف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشکانی
تصویر اشکانی
اشک، لقب هر یک از پادشاهان سلسله اشکانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احکامی
تصویر احکامی
کسی که در احکام نجوم تخصص دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الماسی
تصویر الماسی
شبیه الماس، تراشیده شده مانند الماس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الداری
تصویر الداری
بویه فروش، کشتیبان
فرهنگ لغت هوشیار
فرمانی، اختر مار اختر خوان اختر شمر منسوب به احکام، داننده علم احکام نجوم اخترگوی اختر شمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احیایی
تصویر احیایی
زیست شناس
فرهنگ لغت هوشیار
آخشیجی بنیادی منسوب به ارکان آنچه مربوط و پیوسته به چهار ارکان (باد و خاک و آب و آتش) است، جمع ارکانیان. جسمانیان اهل دنیا، ناقصانی که هنوز به حد کمال نرسیده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشکانی
تصویر اشکانی
منسوب به اشک، جمع اشکانیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الکلیک
تصویر الکلیک
ملدار، ملگرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الکزیر
تصویر الکزیر
اکسیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
واجب و لازم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لالکایی
تصویر لالکایی
منسوب به لالکا کفش دوز لالک دوز کفاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الحکایه
تصویر الحکایه
تا پایان حکایت، القصه
فرهنگ لغت هوشیار
پیوسته بر افزوده ایوجیک منسوب به الحاق یا شعر (عبارت) الحاقی. شعری (عبارتی) که بعدها دیگران بمنظومه (یا نوشته منثور) شاعری (یا نویسنده ای) افزایند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکاری
تصویر انکاری
نیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
اجباری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجرایی
تصویر اجرایی
انجامی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اپرایی
تصویر اپرایی
Operatic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
Binding, Compulsory, Mandatory, Obligatory
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اپرایی
تصویر اپرایی
оперный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
обязательный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اپرایی
تصویر اپرایی
opernhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
bindend, obligatorisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اپرایی
تصویر اپرایی
оперний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
обов'язковий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اپرایی
تصویر اپرایی
operowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
wiążący, obowiązkowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اپرایی
تصویر اپرایی
歌剧的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
约束的 , 强制的 , 强制性的 , 必须的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اپرایی
تصویر اپرایی
operático
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
vinculativo, obrigatório
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اپرایی
تصویر اپرایی
operatico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از الزامی
تصویر الزامی
vincolante, obbligatorio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی